روش های مختلفی برای معامله وجود دارد و هر یک از این روشها میتوانند شما را به سود مستمر برسانند اگر به درستی استفاده شوند. بعضی از افراد شکست یا بریک اوت قیمتی را به عنوان استراتژی معاملهگری خود انتخاب میکنند، در حالی دیگر معامله گر ها از اصل شکست پیروی نمیکنند، اما سوال اینجاست که عملکرد شکست ها از نظر سود دهی بین سیستم های معاملاتی دیگر در کدام الویت قرار دارد.
شکست ها به 4 دسته تقسیم می شوند:
- برگشتی (Reversal)
- ادامه دهنده (Continuation)
- واگرایی (Rebound)
- شکست قیمتی (Breakout)
یک ذهنیت جالب در مورد معاملات وجود دارد آن هم این است که : شکست ها میتوانند بخشی از هر سه مورد دیگر باشند. بنابراین آماده باشید که وقتی به نمونههای مختلفی از معاملات نگاه میکنید، از قالبهای معمول خارج شده و به طرز متفاوتی به آنها نگاه کنید. در ادامه، به طور کامل بررسی خواهیم کرد که چگونه و چرا شکستها کار میکنند (و چه زمانی کار نمیکنند!).
اطلاعات زیادی در مورد شکستها در اینترنت وجود دارد؛ با این حال، اکثر معامله گر ها هنوز هم در معاملات شکست میخورند. برای کسب سود مستمر از معاملات با استفاده از شکستها، مهارتهای ذهنی خاصی لازم است. شما ممکن است همه چیز را که لازم دارید به خوبی درک کنید و یاد بگیرید. اما در لحظات گرم معامله، احتمالاً دیدگاهتان به شواهد قیمتی تغییر کند و بر خلاف چیزی که در درازمدت کارساز است، عمل کنید. تنها زمانی که نگرش و عادات شما پس از یک سری معاملات، با حقایق درباره شکستهای قیمتی هماهنگ شوند، موفق به به دست آوردن سود خواهید شد. بنابراین، این مقاله تنها یک راهنمایی در مورد شکستهای قیمتی نخواهد بود.
شکست قیمتی در معامله گری چیست؟
شکست اصطلاحی است که خودش را توضیح میدهد شکست یعنی رد شدن از یک مانع.در معاملات، این مانع، قیمت بازار است. که از نظر پرایس اکشنی مانع قیمت "سطح قیمتی" نامیده میشود. آیا درباره حمایت و مقاومت شنیدهاید؟ هر دوی آنها سطوح قیمتی هستند! برای مثال
تصویر بالا نشان میدهد که بازار چندین بار به یک منطقه خاص از قیمت واکنش نشان داده است. شکست زمانی اتفاق میافتد که بازار بتواند از آن منطقه عبور کند. هنگامی که سطح قیمت میشکند، اغلب یک فشار قوی میبینیم.
اگر بازار بالا تر از سطح شکسته شده تصبیت بشود شکست درست است. این چه سودی برای معامله گران دارد؟ اگر این اتفاق رخ بدهد بازار به احتمال زیاد در جهت شکست شروع به ادامه حرکت بکند. به حرکت توجه کنید!
علاوه بر این، شکست ممکن است نقطهای بیبرگشت باشد، بازار ممکن است بسیار فراتر از سطح قیمت شکسته شده حرکت کند..
چرا شکست ها رخ میدهند؟
سطوح قیمتی نقاطی هستند که خریداران و فروشندگان علاقه زیادی به آنها دارند. شما واقعاً نیازی به دانستن دلیل اینکه چرا معامله گر ها آماده معامله در قیمت های خاص هستند، ندارید. مهم این است که شما باید بدانید که در اطراف این قیمت ها، بسیاری از مردم مشتاق معامله کردن هستند. بسیاری از شرکت کنندگان میخواهند بالا تر از سطح حمایت خرید کنند و حد ضرر خود را زیر ناحیه پرایس اکشنی قرار دهند. وقتی قیمت از ناحیه حمایتی عبور میکند معاملات در جهت معکوس فعال میشوند. اگر فروشندگان تمامی پیشنهادها در حمایت و حتی پایینتر از آن را انجام دهند، دیگر معنایی برای بودن یک خریدار وجود نخواهد داشت. شما به عنوان یک خریدار حضور دارید چون فرض میکنید که این مسیر کوتاه ترین مسیر به مقاومت بالا است. حجم عرضه بیشتر از تقاضا است بر عکس مسیری که شما در آن قرار دارید.
اگر بازار خلاف آن را ثابت کند، باید از آن معامله خارج شوید! بسیاری از افراد پس از شکست حمایت، سعی می کنند موقعیت های خود را ببندند، که یک فشار نزولی قوی ایجاد می کند.
آیا استراتژی معامله گری با شکست ها سود ده است؟
فرض کنید شما یک استراتژی معاملاتی بر اساس شکست ها می سازید. چه چیزی آن را سودآور می کند؟ ورود مبتنی بر شکست فقط یک قطعه کوچک از پازل است. آنچه کل استراتژی را سودآور می کند ترکیبی از عوامل است. آنها چه هستند؟
- شرایط تنظیم: اینها عواملی هستند که باید قبل از ورود به معامله رخ دهد.
- ماشه ورود: این یک سیگنال است که به شما می گوید که می توانید وارد معامله شوید.
- قوانین خروج: اینها قوانینی هستند که تعیین می کنند شما چه زمانی باید معامله خود را ببندید، چه سودآور باشد و چه زیان آور.
- اندازه گیری موقعیت: این اندازه گیری است که شما انجام می دهید تا تعیین کنید که چه مقدار پول باید در هر معامله قرار دهید.
برای مثال: شما ممکن است در یک شکست وارد شوید، اما اگر یک برنامه برای نحوه کسب سود ندارید، حتی ممکن است پول خود را از دست بدهید. شما باید یک نقطه خروج داشته باشید.
همچنین، شما می توانید برنامه های ورود و خروج خوبی داشته باشید، اما معامله بیش از حد شما را از بین می برد. یک استراتژی شکست زمانی سودآور است که همه قسمت های آن برای محدود کردن ریسک و حداکثر کردن سود چکش کاری شده باشند. سودآوری در جزئیات است!
چطور میتوانید در شکست ها معامله کنید؟
به طور کلی، شما بالای مقاومت می خرید یا زیر حمایت می فروشید. چندین روش برای ورود با شکست وجود دارد، که هر کدام دارای مزایا و معایب خود است. در زیر سه به روش اصلی برای ورود اشاره شده است.
1. سریع ترین نقطه ورود در فشار ها است
اینجا ما لحظه ای خرید می کنیم که بازار چند تیک بالاتر از مقاومت کلیدی قرار می گیرد.معمولاً معامله گران از سفارشات stop برای ورود به چنین شکست ها استفاده می کنند. مثال زیر را بررسی کنید:
بیایید دو جنبه آن را در نظر بگیریم:
مزایا :
- وقت گیر نیست
- به دنبال گرفتن ابتدای حرکت است
- می تواند نقطه بدون بازگشت باشد
معایب :
- خطر بالای ورود به یک شکست کاذب (بعداً به آن خواهیم پرداخت)
معامله گران می توانند بدون حتی حضور در میز کار، یک حرکت بزرگ را بگیرند. با این حال، بسته به استراتژی توقف ضرر شما، نرخ پیروزی بین 30٪ یا کمتر است!
2. ورود در تست نقطه شکست
ری تست یا بازآزمایی قیمت زمانی اتفاق می افتد که قیمت پس از شکست،بعد مدتی کوتاه به سطح کلیدی شکسته شده بازگردد (پولبک) .
پس از اولین نشانه های ادامه حرکت به سمت جهت شکست، معامله گران وارد می شوند و استاپ خود را پشت نوسان میکارند. در اینجا مزایا و معایب چنین ورودی آورده شده است:
مزایای آن:
- ریسک به ریوارد خوب در معامله
- احتمال کمتر برای ستاپ هانت (stop hunt)
- زمان بیشتری برای باز کردن موقعیت
معایب آن:
- احتمال از دست دادن شکست های قدرتمند بدون بازآزمایی (Retest)
آیا می دانید که طبق گفته بولکوفسکی، 60 درصد احتمال retest وجود دارد؟ بنابراین، منطقی است که منتظر آن بمانید.با این حال، اگر خودتان را به خاطر فرصت های از دست رفته سرزنش کنید، در نظر بگیرید که ورود در لحظه ی فشار را باز کرده اید و فعال است.
ورود در close کندل
آیا تا به حال شنیده اید که متخصصان در "close trade" می کنند؟ در ابتدا، این بدان معنا بود که عاقلانه است که معاملات را در close روز معاملاتی باز کنید. اینجا در یک مثال در نمودار روزانه توضیح داده شده است.
چرا این منطقی به نظر میرسد؟ معاملهگرانی که از نمودارهای روزانه برای باز کردن معامله استفاده میکنند، برای توجیه دقیق نیاز به اطلاعات تازه و کامل دارند. هنگامی که کندل روزانه بسته می شود، فقط پس از اینکه مطمئن شدیم که وضعیت در آخرین لحظه تغییر نمی کند، می توانیم بر اساس سیگنال بازار عمل کنیم. هنگامی که یک breakout صعودی رخ می دهد، تریدرها منتظر می مانند تا کندل به طور قابل اعتمادتری بالاتر از مقاومت بسته شود. stop loss را می توان زیر low کندل breakout یا درست زیر حمایت قرار داد.
آیا معامله کردن با شکست ها خوب است؟
چند چیز در تریدینگ نباید به صورت سیاه و سفید دیده شوند. کارایی معامله گری با شکست کاملاً نسبی است.
پاسخ به این سوال به موارد زیر بستگی دارد:
- شخصیت معامله گر
- نوع بازار
شکستها تمایل دارند که ناموفق شوند، بنابراین تریدرهایی که با یک سری کوچک از زیان های بزرگ مشکلی ندارند، خوب عمل می کنند. برخی از بازارها دارای شخصیت قیمتی هستند که برای شکست ها مناسب تر است. به عنوان مثال، سهام، کالاها و قراردادهای آتی شاخص ها تمایل دارند که ورودی های شکست های قابل اعتمادتری را ارائه دهند.برخی از استراتژی های شکست ها، حتی در ارز دیجیتال نیز خوب عمل می کنند، زیرا بازار به صورت دوره ای بسیار دارای روند است.
همچنین، بار روانی اهمیت دارد. هنگامی که بازار "در حال بازی" است و توسط برخی از الگو های مشترک حرکت می کند، شکست ها حتی در فارکس عملکرد بهتری خواهند داشت. خلاصه، معامله با شکست ها زمانی مناسب است که تعدادی از عوامل کلیدی وجود داشته باشد.
چه اتفاقی بعد از یک شکست ها رخ می دهد؟
پنج سناریو اصلی پرایس اکشنی پس از شکست وجود دارد. بیایید آنها را از نزدیک بررسی کنیم.
- بدون بازگشت: بازار بدون هیچ وقفه ای در جهت شکست حرکت می کند. هنگامی که وارد معامله می شوید، بازار هرگز به قیمت ورودی شما باز نمی گردد.
- retest ملایم: پس از فشار شکست اولیه، بازار متوقف می شود و ممکن است یک pullback عمیق تشکیل دهد. pullback نباید سطح قیمت شکسته شده را نقض کند.
- retest عمیق: pullback پس از شکست عمیق است، اغلب سطح قیمت شکسته شده را نقض می کند.
- تله ی معکوس: در مورد شکست های صعودی، بازار پس از شکستن سطح مقاومت، پایین تر از مقاومت باز می گردد. اغلب این باعث می شود که کسانی که با شکست وارد میشوند موقعیت های خود را ببندند و باعث یک کاهش شدید شود. مخالف این برای شکست نزولی درست است.
- تریدینگ رینج: بازار سطح قیمت را می شکند و شروع به نوسان می کند درست در ناحیه کلیدی، بنابراین مشخص نیست که گاوها یا خرس ها برنده هستند.
در زیر برخی از تصاویر برای هر سناریو وجود دارد.
سناریوهای بالا از ساده ترین (1) تا پیچیده ترین (5) برای ترید کردن، متغیر هستند.
چه زمانی نباید با شکست ها معامله کنیم؟
علاوه بر بازارهای خاصی که خیلی مناسب نیستند، نشانههای دیگری برای عدم معامله در شکستها وجود دارد. بسیاری اوقات این نشانهها حتی در پویاترین بازارها با اشباع شکست هم ظاهر میشوند پس مراقب باشید!
ابزار های پرایس اکشنی گیج کننده
گاهی اوقات یک قرارداد خاص، سهم، جفت ارز و غیره به نحوی عمل میکند که برای معامله در شکستها مناسب نیست. اگر در چند مدت اخیر حرکتهای نامنظم با سایههای بلند وجود داشته باشد، باید از خودتان سؤال کنید که آیا ارزش دارد این ابزار را در نظر بگیرید؟ برای مثال:
اگر چندین شکست قبلی ناهنجار بودند، چه چیزی باعث می شود فکر کنید که بازار این بار با شما خوب رفتار خواهد کرد؟ استثنا این است که به timeframe بالاتر زوم کنید و منتظر یک شکست در آن باشید. باز هم، مطمئن شوید که ابزار در مقیاس بزرگتر نیز نامنظم نیست.
حرکت بیش از حد قبل از شکست
هنگامی که حرکت بدون هیچ pullback قابل توجهی برای مدتی ادامه می یابد، می توانیم آن را (بیش از حد گسترش یافته) بنامیم. این عمدتاً در صورتی است که کندل ها از حد معمول بزرگتر باشند. به مثال توجه کنید:
یک حرکت صعودی را در نظر بگیرید. احتمال بسیار پایین است که بازار فوراً پس از شکست به راحتی بالاتر از مقاومت ادامه یابد. مقاومت ها تراکمی از معاملات فروش هستند که بسیاری از گاوها می خواهند سود خود را در آنجا ذخیره کنند. به همین دلیل است که خرید شکست درست بعد از یک حرکت بیش از حد گسترش یافته خطرناک است - شما جایی را می خرید که بسیاری در حال خروج هستند!
در اینجا دو عامل وجود دارد که چنین حرکاتی را برای breakout ها همراه بدی می کند.
- 1. بازار ضعیف می شود: معمولاً، معاملات در حال انتظار (pending orders) کمتر اشباع می شود زیرا قیمت ها به همان جهت حرکت می کنند.
همانطور که بازار از "حالت عادی" دورتر می شود، تعداد کمتری از معامله گران جدید آماده معامله در قیمت های شدید هستند. در بازار ضعیف، حرکت قیمت ها آسان تر است، زیرا برای پر کردن همه پوزیشن ها موجود در هر قیمت، سرمایه کمتری لازم است. در چنین محیطی، pullbacks به دلیل عدم وجود بانک های بزرگ برای حمایت (یا مقاومت) در بازار، تیزتر می شوند.
- 2. معامله گران وسوسه می شوند : هرچه بازار بدون وقفه بیشتر پیش برود، کسانی که در ابتدای حرکت وارد شده اند مشتاق تر می شوند که خارج شوند. همانطور که مردم از سودی که می بینند راضی تر می شوند، وسوسه می شوند که در اولین نشانه های برگشت پول خود را نقد کنند.
ساعات کم حجم بازار
دوره هایی مانند ناهار یا تعطیلات معمولاً دشوار هستند.به دلیل حجم معاملات پایین، آسان تر است که قیمت ها را به این طرف و آن طرف حرکت دهند، و باعث ایجاد شکست های جعلی یا فیک می شود.
چه زمانی باید شکست را بخریم؟
شکست های صعودی بهترین عملکرد را زمانی دارد که شرایط زیر وجود داشته باشد. برای یک سیستم کامل، شما باید حداقل دو عامل اول را داشته باشید:
شواهد قیمتی از تقاضای فوق العاده بالا
وقتی یک شکست را می خرید، به چیزی نیاز دارید که از کاهش قیمت جلوگیری کند. اگر ازدحامی از پوزیشن های در حال انتظار خرید زیر نقطه ورود شما وجود داشته باشد، فروشندگان به سرمایه بیشتری نیاز خواهند داشت تا قیمت ها را پایین بکشند. بنابراین، شما دلیلی برای این باور دارید که گاوها قوی تر هستند. در نمودار، چنین وضعیتی با تراکمهای کوچک یا توازنهای پایینتر درست زیر مقاومت مشخص میشود. به منطقه مستطیل کشیده شده زیر نگاه کنید:
هنگامی که بازار به مقاومت نزدیک میشود، در ناحیه مشخص شده به این معنی است که تلاشهای فروشنده ها توسط دستورهای خرید جذب شدهاند. آنها اینجا هستند : گاو های گرسنه، این همان دلیل است که شما باید تمرکز خودتان را در ناحیه ای بگذارید که ناحیه مهم برای شکست است.
ناحیه تست شده مکرر توسط بازار
وقتی بازار چندین بار به یک منطقه برخورد میکند چه اتفاقی میافتد؟ بسیاری میخواهند استاپهای خود را کمی بالاتر از سطح قرار دهند و حد ضرر را کوتاه کنند.دیگران استاپ خرید قرار میدهند تا از خرسهای تسلیم شده استفاده کنند. هر بار که بازار منطقه را آزمایش میکند، پول بیشتری درگیر میشود.این مثل این است که بازار در حال جمعآوری قدرت برای انفجار نهایی است! استاپهای فعال شده باعث سیل سفارشات خرید میشوند و جهش را تقویت میکنند.
احساسات در حال بازی
رویدادهایی مانند انتشار اخبار، انتظارات و روایتها مردم را به خرید یا فروش هیجانی تشویق میکنند، صرف نظر از تحلیل تکنیکال، اخبار اغلب بازار را مجبور میکند تا از تثبیت طولانی خارج شود. به آنچه پس از انتشار دادهها در فارکس اتفاق افتاد، نگاه کنید :
این دیوانهکننده است! بعد از انتشار، مطمئن شوید که حداقل 5 دقیقه قبل از ورود به بازار صبر کنید. در غیر این صورت، اسپرد میتواند بسیار زیاد باشد و کنترل ریسک را غیرممکن میکند.
چرا اکثر breakouts شکست میخورند؟
سطوح قیمت به یک دلیل تشکیل میشوند. ما نمیدانیم که سفارشات کسانی که قیمت را آنجا نگه میدارند چقدر بزرگ هستند. بازیگران بزرگ دیگر دوست دارند از تلاشهای شکست برای به دست آوردن برخی از نقدینگی در قیمتهای بهتر استفاده کنند.به همین دلیل است که حدس زدن اینکه بازار آیا فشار کافی برای حفظ شکست را دارد، بسیار دشوار است. همچنین هیچ شاخص معاملاتی شکست وجود ندارد که بتواند پیشبینی کند که آیا قیمت حفظ میشود یا نه.
سطح قیمت را به عنوان یک دیوار در نظر بگیرید. پریدن از روی دیوار آسان تر از بالا رفتن از آن است مگر اینطور نیست؟
چند نوع شکست در معاملات وجود دارد؟
شکست ها میتوانند اشکال بیشمار مختلفی را در زمینه بازار داشته باشند. بر اساس زمینه بازار، دو نوع شکست کلی در معاملات وجود دارد:
- شکستهای ادامه دهنده
- شکستهای برگشتی
شکستهای ادامه دهنده در هنگامی اتفاق میافتند که بازار در حالی که در حال رشد است، مدتی متوقف میشود و سپس از تجمعی که به سمت جهت رشد تشکیل داده است بیرون میرود.
شکستهای برگشتی زمانی رخ میدهند که بازار از محدوده ای خارج میشود و به عکس جهت رشد قبلی خود حرکت میکند.
توجه داشته باشید که چنین شکست هایی لزوماً روند را به طور کامل معکوس نمیکند، اما حداقل یک اصلاح معنادار را آغاز میکند. بنابراین، انتظارات خود را مدیریت کنید.
شکست روزانه چیست؟
وقتی زوم میکنید و از تایم فریم 1 ساعته یا پایینتر استفاده میکنید، در حال day trade یا معاملگری روزانه هستید. اصول شکست ها در هر تایم فریم یکسان است.گاهی اوقات فرصتهای روزانه منحصر به فردی در اطراف داراییها، زمانها و غیره وجود دارد.به عنوان مثال، میتوانید یک استراتژی معاملاتی شکست های روزانه را روی شاخصهای سهام چینی ایجاد کنید. در ChinaA50 و معاملات آتی هنگ کنگ، تمایل به شکست در 15-30 دقیقه اول پس از باز شدن را دارد.
به مناطق برجسته شده زیر نگاه کنید.
با این حال مراقب باشید.
هنگام معاملات روزانه، تأثیر کارمزدها، اسپردها و نوسانات را بیشتر احساس خواهید کرد. همچنین، احتمالاً از اهرم بالاتری برای به دست آوردن نتایج به صرفه تر استفاده خواهید کرد، که خوب است. اهرم بالا زمانی خطرناکتر است که تصادفی رخ دهد که باعث عدم توانایی کنترل ریسک شود. از حد ضرر استفاده کنید و در زمان انتشار اخبار مهم، از باز کردن معامله خودداری کنید. سرمایه شما از شما تشکر خواهد کرد!
جمع بندی : 7 مهارت مهم برای معامله کردن با شکست ها
ما ظرافت های شکست ها را بررسی کردیم. چگونه می توان به طور مداوم با معاملات شکست ها پول درآورد؟ بیایید هفت مهارتی را که نیاز دارید مرور کنیم.
در اینجا نکات کلیدی بیشتر برای یک معامله گر موفق آورده شده است.
1.صبر
همه چیز با این طرز فکر شروع می شود که "من مجبور نیستم معامله کنم".وقتی احساس نمیکنید که موظف به معامله هستید، از ترس از دست دادن رها خواهید شد.تنها به این ترتیب، ذهن شما می تواند از دانش بازار خود برای ورود به جایی که شانس به نفع شما است استفاده کند.منطقی است؟برای اینکه هنگام ورود به بازار آگاه باشید، به آن پایبند باشید.
آیا در ذهن یا حتی بدن شما تنش وجود دارد؟به سمت کاهش این واکنش ها کار کنید.آیا انتظار دارید معامله بعدی شما آخرین معامله شما باشد؟
2. گزینش
آیا معیارهای یک شکست خوب را به یاد دارید؟ حرفه ای ها چک لیست ورود با کیفیتی دارند. این بدان معنا نیست که حتما باید همه آنها تیک خورده باشد. در غیر این صورت، شما در خطر از دست دادن فرصت های زیادی هستید. با معیارهای یک شکست خوب و بد که بیشتر با شما هماهنگ شوید، با گذشت زمان متوجه خواهید شد که چه چیزی در یک شرایط بازار خاص بهتر عمل می کند. مهم این است که همیشه بدانید به دنبال چه چیزی هستید. شما آزادی بینظیری در بازار دارید، انتخاب اینکه چه چیزی را معامله کنید، کی و چقدر ریسک کنید. با این حال، شما در خطر این هستید که در سیستم کم کیفیت فقط به این دلیل که در حال حاضر "احساس می کنید" پرتاب شوید.از سوی دیگر، در جستجوی کمال، می توانید overtrade در معامله شوید ( چگونه از معامله بیش از حد (Overtrading) در فارکس جلوگیری کنیم؟ ) و اصلاً جرات معامله نداشته باشید!
3. تصمیم گیری
معمولاً زمان محدودی برای انجام ورودی معتبرترین در شکست وجود دارد.به خصوص اگر می خواهید بر انگیزه سوار شوید، باید بسیار دقیق باشید.پس از انتظار صبرانه برای تحلیل و بررسی همه جنبه های معیار، شما باید شجاعت کشیدن ماشه را داشته باشید.
آیا هنوز در حال تردید هستید؟ به این فکر کنید که این کار در درازمدت چه تأثیری بر معاملات شما خواهد داشت! قاطعیت باید تا زمانی که به عادت تبدیل شود، توسعه یابد، سپس به اراده زیادی برای اجرای معاملات نیاز نخواهید داشت.
4. انعطاف پذیری
شکست ها رویکردی با برد بالا نیست. شما باید از نظر ذهنی (و مالی) برای ضررهای مکرر آماده باشید. به عنوان مثال، با نرخ پیروزی 40٪، شما به احتمال زیاد تا 8 ضرر متوالی در طی یک سری 50 معامله خواهید داشت. به این فکر کنید که چه اتفاقی برای قضاوت شما پس از چند ضرر می افتد. آیا هنوز طبق برنامه عمل خواهید کرد؟ آیا باز دوباره ترید خواهید کرد؟ این بدان معنا نیست که باید بی وقفه تلاش کنید؛ یک تایم اوت استراتژیک برای حفظ بی طرفی پس از یک ضرر ضروری است.
5. انعطاف پذیری
اگرچه ما از طریق انواع مختلف سناریوهای شکست رفتیم، بازارها تمایل دارند به گونه ای عمل کنند که کسی انتظار آن را ندارد. یک سناریو به دیگری تبدیل می شود. استاپ هانت ، اخبار، هج، یک سطح قیمت جدید در وسط هیچ جا - هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. ذهن خود را برای در نظر گرفتن مسیرهای مختلف قیمت که ممکن است بپیماید، آماده کنید.
6. رویکرد ساختار یافته
چک لیست تنظیم شکست فقط بخشی از برنامه کلی است. همه چیز را در معاملات خود برنامه ریزی کنید: ریسک ها، شرایط بازار، وقتی فرایند شما ساختار داشته باشد، بهبود آن بسیار آسان تر است و می توانید هر از گاهی آن را تغییر دهید.به عنوان مثال، اگر یادداشتی در مورد اشتباهات خود در ژورنال ننویسید، به سرعت آنچه را که با آن دست و پنجه نرم می کنید فراموش خواهید کرد. در نهایت، همان مسائل تکرار می شوند. همچنین، هنگامی که دقیقاً می دانید چه کاری باید انجام دهید آن زمان در حال صرفه جویی در انرژی ذهنی هستید. چقدر عالی است که بتوانید تمام پتانسیل خود را بر عملکرد معاملاتی در اینجا و اکنون متمرکز کنید، نه بر کارهای اداری.
7. درک قیمت
همانطور که می بینید، دانش فنی واقعی در آخرین نقطه لیست قرار دارد. چرا؟ نمودارها تمایل دارند با ذهن ما بازی کنند. هر چیزی که در قیمت گذاری یاد می گیرید، اگر برنامه و عادت های ذهنی مناسب نداشته باشید، بی فایده است. این فقط یک راه شیک برای صحبت در مورد بازارها خواهد بود، اما در واقع از آنها سودی نخواهد برد. البته مهارت های قیمت گذاری ضروری هستند. اما حتی اگر شما شوماخر باشید، رانندگی با شیشه جلوی کثیف خطرناک است. معاملات خوبی داشته باشید.