9 راز پرایس اکشنی که باید بدانید

9 راز پرایس اکشنی که باید بدانید

2 مهر 1402
0 لایک
دقیقه
s broker

پرایس اکشن یکی از محبوب ترین مفاهیم معاملاتی است. معامله گری ای که می داند چگونه به درستی از حرات قیمت استفاده کند، اغلب می تواند عملکرد و نحوه نگاه خود به نمودارها را به طور قابل توجهی بهبود بخشد. با این حال، هنوز هم سوء تفاهم ها و شک های زیادی وجود دارد که معامله گران را گیج می کند و آنها را به سوی شکست می کشاند. در این مقاله، 8 راز مهم پرایس اکشن را بررسی می کنیم و بهترین نکات معاملاتی آن را با شما به اشتراک می گذاریم.

#1 جذب سفارشات: حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت نشان دهنده سطوح مهم قیمت هستند، زیرا اگر قیمت به طور مکرر مجبور به بازگشت از یک سطح مشابه شود، این سطح باید نقطه ای قابل توجه باشد و توسط بسیاری از معامله گران بازار برای تصمیمات معاملاتی خود استفاده شود. اگر یک روند صعودی به طور مکرر از یک سطح مقاومتی بازگردد، این یعنی که نسبت قدرت، بین خریداران و فروشندگان ناگهان تغییر می کند. نه تنها همه خریداران به طور همزمان خارج می شوند، بلکه فروشندگان نیز بلافاصله با شروع روند نزولی جدید بر فعالیت بازار تسلط پیدا می کنند. البته حمایت و مقاومت همیشه قیمت را از ادامه روند باز نمی دارد. شکست ها نیز می توانند سیگنال های معاملاتی با احتمال برد بالایی را ارائه دهند. مفهوم تحلیل تکنیکال این است: هر چه قیمت بیشتر به سطح خاصی از حمایت یا مقاومت واکنش نشان دهد، قوی تر می شود. با این حال، ما نمی توانیم کاملاً درستی این جمله را اثبات کنیم. هر بار که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت می رسد، ترازو بین خریداران و فروشندگان تغییر می کند. زمانی که قیمت در طول روند صعودی به مقاومت می رسد، فروشندگان بیشتری وارد بازار می شوند و معاملات فروش خود را وارد می کنند. اگر قیمت دوباره به همان سطح مقاومت برسد، تعداد کمتری از فروشندگان در آنجا منتظر خواهند ماند. این پدیده همچنین جذب سفارش نامیده می شود. مقاومت به تدریج ضعیف می شود تا زمانی که خریداران دیگر با مقاومتی مواجه نشوند و قیمت بتواند مقاومت را به سمت بالا بشکند و روند صعودی را ادامه دهد. ما می توانیم این پدیده را زمانی مشاهده کنیم که برگشت ها از یک مقاومت به طور نمایی ضعیف شوند و قیمت در هر مورد می تواند سریعتر به سطح مقاومت بازگردد. الگوهایی مانند مثلث ها یا فنجان و دسته نیز بر اساس مفهوم جذب سفارش هستند. شکل زیر مثالی را از جذب سفارش نشان می دهد. قیمت نقره همانطور که فلش ها نشان می دهد، زودتر و زودتر به همان سطح مقاومت باز می گردد. این نشان می دهد که تعداد کمتری از فروشندگان در هر بار به فروش در سطح مقاومت علاقه مند هستند. در این صورت سطح مقاومت به طور نمایی ضعیف می شود. علاوه بر این، همانطور که فلش نقطه چین نشان می دهد، درست قبل از وقوع شکست، روند با شتاب به سمت بالا در حال حرکت است. در نهایت، قیمت از سطح مقاومت عبور می‌کند تا زمانی که هیچ معامله‌گری علاقه‌ای به فروش نداشته باشد، که به‌دنبال آن یک روند صعودی طولانی پدیدار می‌شود.

شکست

#2 فاز های قیمت

در هر لحظه، قیمت می تواند افزایش، کاهش یا به صورت رینج (Range) حرکت کند. این ممکن است ساده به نظر برسد، اما همانطور که قبلاً در تجزیه و تحلیل کندل استیک دیدیم، زمانی که حقایق پیچیده را به اجزای منفرد آن تجزیه می کنیم، می توانیم به سرعت، دانش جامعی کسب کنیم. تصویر زیر نشان می دهد که هر نمودار شامل پنج فاز است:

خط روند

روندها

اگر قیمت در طول یک دوره زمانی افزایش یابد، به آن رالی، بازار گاوی یا صرفاً روند صعودی می گویند. اگر قیمت به طور مداوم کاهش یابد، به آن بازار خرسی، فروش یا روند نزولی می گویند. روندهای مختلف می توانند قدرت های متفاوتی داشته باشند. در بخش بعدی، جنبه‌های فردی تحلیل روند را خواهیم آموخت.

اصلاحات

اصلاحات، حرکات کوتاه قیمت در خلاف جهت روند جاری هستند. در طول یک روند صعودی، اصلاحات فازهای کوتاه مدتی هستند که در طی آن، قیمت کاهش می یابد. همانطور که خواهیم دید، قیمت در طول فازهای روند همیشه در یک خط مستقیم در یک جهت حرکت نمی کند، بلکه دائماً در امواج قیمتی به اصطلاح بالا و پایین می شود.

تریدینگ رینج ها

تریدینگ رینج ها، فازهای جانبی هستند. در طول یک فاز جانبی، قیمت در یک کانال قیمتی معمولاً به خوبی تعریف شده به صورت رینج حرکت می کند و هیچ قدرتی برای شروع یک روند وجود ندارد.

شکست ها

خریداران و فروشندگان در طول یک فاز تردینگ رینج در تعادل هستند. اگر نسبت قدرت بین خریداران و فروشندگان در طول دوره های رینج تغییر کند و یکی از طرفین، به اکثریت بازار تبدیل بشوند، شکست از فاز رینج رخ می دهد. سپس قیمت یک روند جدید را آغاز می کند. بنابراین، شکست ها پیوندی بین رینج ها و روندهای جدید هستند.

برگشت روند

اگر اصلاح برای مدت طولانی ادامه یابد و شدت آن افزایش یابد، اصلاح همچنین می تواند به یک بازگشت کامل روند منجر شود و یک روند جدید را آغاز کند. مانند شکست ها، سناریوهای برگشت روند نیز، تغییر فاز قیمت را از یکی به دیگری را در بازار به ما نشان می دهد.

فازهای قیمت را می توان به طور کلی مشاهده کرد زیرا نشان دهنده نبرد بین خریداران و فروشندگان هستند. این مفهوم فراتر از زمان است و مکانیزمی را توصیف می کند که باعث ایجاد همه حرکات قیمت می شود. فاز روند قیمت را به سمت بالا می برد و نشان دهنده برتری خریداران است. تریدینگ ها مکث های موقت روند را نشان می دهند. با این حال، یک روند تا زمانی که قیمت در طول یک روند صعودی، به سطح جدید بالاتری نرسیده باشد، ادامه می یابد. اصلاحات، افزایش کوتاه مدت مخالفان جهت قیمت را نشان می دهد. اگر فاز اصلاحی در کار نباشد، روند حرکت خود را ادامه می دهد. از سوی دیگر، فازهای اصلاح طولانی در نهایت زمانی که نسبت قدرت به طور کامل تغییر می کند، به روندهای جدید تبدیل می شوند.

فاز های حرکت قیمت

اگرچه ترتیب و شدت فازهای قیمت به صورت فردی می تواند بسیار متفاوت باشد، اما هر نمودار فقط شامل این فازها می شود. اگر آنها را به طور جامع درک کنیم، تجزیه و تحلیل قیمت نسبتاً ساده می شود. این جمله به این معنی است که اگر ما بفهمیم که چگونه روندها، اصلاحات (پولبک ها)، تریدینگ رینج ها، شکست ها و برگشت روند ها کار می کنند، و چگونه این فازها با هم در ارتباط هستند، می توانیم درک بهتری از بازارهای مالی کسب کنیم و در تصمیمات معاملاتی خود آگاهانه تر عمل کنیم.

#3 طول و شیب موج

اکنون، حتی جزئی تر می شویم. پس از دیدن اینکه هر نمودار قیمت فقط می تواند از فازهای مختلف نمودار تشکیل شده باشد، که خود از امواج قیمت تشکیل شده اند، چهار عنصر مختلف تجزیه و تحلیل موج را بررسی خواهیم کرد. اینها کارهای بنیادی ما را به پایان می رساند. هر الگویی نموداری می سازد و هر نمودار، به طور کلی از بلوک های سازنده که قبلا آموخته‌ایم توضیح و درک کرد. طول امواج روند، مهمترین عامل برای ارزیابی قدرت حرکت قیمت است. در طول یک روند صعودی، امواج روند صعودی طولانی که توسط امواج اصلاحی قطع نمی شوند نشان می دهد که خریداران اکثریت قدرت هستند. از سوی دیگر، امواج روند کوچکتر یا امواج روند کندتر نشان می دهد که روند قوی نیست یا قدرت خود را از دست می دهد. شکل زیر نشان می دهد که فازهای روند به وضوح توسط امواج قیمت در جهت روند (زیرین) توصیف می شوند. سمت چپ: امواج طولانی روند قدرت روند را تایید می کند. به محض کوتاه تر شدن امواج، روند متوقف می شود. سمت راست: روند نزولی با امواج روند نزولی طولانی مشخص می شود. با این حال، زاویه طول موج به سمت پایین کاهش می یابد و روند به زودی پس از آن معکوس می شود.

طول و شیب روند

مقدار نوسانی که قیمت در طول یک روند افزایش می یابد نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. به طور کلی، روندهای متوسط ​​طول عمر بیشتری دارند و افزایش ناگهانی قیمت معمولاً نشانگر یک روند ناپایدار است. ما اغلب می توانیم این پدیده را در حباب های قیمت مشاهده کنیم، که در آن قیمت پس از یک افزایش انفجاری به همان سرعت دوباره سقوط می کند.

تغییر شیب روندها و امواج قیمتی، در مقایسه با زمینه کلی نمودار نیز مهم است: امواج قیمت که در حال افزایش یا کاهش سرعت هستند ممکن است نشان دهد که یک روند در حال سرعت گرفتن است یا به آرامی متوقف می شود.

همبستگی های جالبی را می توان با استفاده از مفهوم طول ایجاد کرد: اگر امواج بلند یا معمولی روند را پیدا کنیم که زاویه ای متوسط دارند ​​یا با افزایش طولانی تر شود، آن روند پایدار است و احتمال اینکه به مدت زیادی ادامه یابد بسیار زیاد است. از سوی دیگر، امواج روندی که به طور مستمر کوتاه تر می شوند و به طور همزمان شیب خود را از دست می دهند، نشان دهنده احتمال زیاد پایان روند است. تصویر زیر مثالی از این وضعیت است که در آن طول و شیب در طول روند صعودی تغییر کرده است. و می‌توان روندی معکوس را درست بعد از این اتفاق در مشاهده کرد.

کاهش شیب روند

#4 معاملات خود را سریعا بهینه کنید

حتی اگر بهترین سیگنال که قیمت می‌تواند بدهد را ببینید، باز هم فقط با انجام معامله در سطوح مهم و معنادار قیمت، می‌توانید شانس خود را به شدت افزایش دهید. اکثر معامله گران آماتور اشتباهی که تکرار می‌کنند این است که سیگنال های قیمت را بدون توجه به جایی که رخ می دهند معامله می کنند و سپس تعجب می کنند که چرا نرخ برد آنها بسیار پایین است. در معاملات خود، توجه زیادی به موقعیت آن داشته باشید. یک سیگنال خوب در یک ناحیه حمایت/مقاومت یا عرضه/تقاضای بسیار مهم اغلب می تواند یک معامله عالی را برایتان به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، حتی یک سیگنال قیمت عالی در یک نقطه بد، چیزی به جز حدث و گمان نیست.

سطوح حمایت و مقاومت

برای افزایش شانس، وفقیت یک فرصت معاملاتی، کورکورانه در مناطق حمایت و مقاومتی وارد معامله نشوید. توصیه می شود منتظر عوامل همگرایی بیشتری باشید. به عنوان مثال، اگر الگوی سر و شانه یا دو قله در سطح حمایت و مقاومت ظاهر شود، این می تواند شانس یک نتیجه مثبت را افزایش دهد. تصویر زیر نشان می دهد که چگونه الگوی سر و شانه سمت چپ، درست در سطح مقاومت بلندمدت سمت راست رخ داده است. نقطه 4 در نمودار سمت راست جایی را نشان می دهد که سر و شانه تشکیل می شود. بزرگنمایی و کوچک نمایی نمودار اغلب می تواند به شما کمک کند تا تصویر بزرگتر را بهتر ببینید و به شما امکان می دهد سرنخ ها و سیگنال های مهم را از دست ندهید.

الگوی سر شانه

وقتی از نمودار دور می شویم، می توانیم ببینیم که الگوی سر و شانه درست در انتهای پایینی سطح مقاومت که بسیار قدرتمند است تشکیل شده است که همگرایی بیشتری برای معامله ما ایجاد می کند.

#5 دنبال الگوهای کتابی نباشید

یکی از مشکلات بزرگی که اغلب می بینیم این است که معامله گران به دنبال الگوهای کتاب های درسی و آموزشی می گردند و سپس آن را در بازارهای مالی اعمال می کنند. فقط از خودتان بپرسید: چرا این همه معامله گر پول از دست می دهند؟ آیا ممکن است به این دلیل باشد که همه آنها کتاب های مشابه را می خوانند، همان الگوها را به همان روش معامله می کنند و به نمودارها به طور یکسان نگاه می کنند؟ بله همینطور است! به عنوان یک معامله گر، باید متفاوت فکر کنید. معامله گری به این شکل نیست و کار نمی کند. قیمت یک مفهوم بسیار پویا است. قیمت و الگوها دائماً در حال تغییر هستند و اگر همه سعی کنند به یک شکل و بر اساس الگوهای مشابه معامله کنند، معامله گران بزرگ از این به نفع خود استفاده خواهند کرد. این شاید یکی از اسرار کمتر درک شده حرکت قیمت باشد. به دنبال میانبر نباشید و منتظر الگوهای کتاب درسی نباشید - یاد بگیرید مانند یک حرفه ای فکر کنید و معامله کنید.

الگو های گرایس اکشن

#6 4 نکته مهم کندل استیک و پرایس اکشن

برای درک بهتر تحلیل حرکت قیمت و کندل استیک، اگر حرکات قیمت در بازارهای مالی را به عنوان نبردی بین خریداران و فروشندگان تصور کنید، دیدگاه بسیار مفیدی را برای خودتان ایجاد می کنید. خریداران فکر می کنند که قیمت ها افزایش می یابد و قیمت را از طریق معاملات یا علاقه خرید خود بالا می برند. فروشندگان روی کاهش قیمت ها شرط بندی می کنند و با علاقه فروش خود قیمت را کاهش می دهند. اگر یک طرف قوی تر از طرف دیگر باشد، بازارهای مالی شاهد شکل گیری روندهای زیر خواهند بود:

  • اگر تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد یا علاقه خرید بیشتر از علاقه فروش باشد، خریداران کسی را ندارند که از او خرید کنند. سپس قیمت‌ها افزایش می‌یابند تا زمانی که قیمت به قدری بالا برود که فروشندگان دوباره برای ورود به بازار جذب شوند. در عین حال، قیمت در نهایت برای خریداران بسیار بالا است تا به خرید ادامه دهند.
  • با این حال، اگر تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، قیمت‌ها کاهش می‌یابند تا زمانی که تعادل خریداران برقرار شود و خریداران بیشتری وارد بازار شوند.

هر چه عدم تعادل بین این دو نقش اصلی بازار بیشتر باشد، حرکت بازار در یک جهت سریعتر خواهد بود. با این حال، اگر فقط یک پیشروی جزئی وجود داشته باشد، قیمت ها تمایل دارند آهسته تر تغییر کنند. هنگامی که قدرت خرید و فروش در تعادل هستند، دلیلی برای تغییر قیمت وجود ندارد. هر دو طرف از قیمت فعلی راضی هستند و تعادل در بازار وجود دارد. تحلیل قیمت، با هدف مقایسه نسبت قدرت دو طرف برای ارزیابی اینکه کدام یک قوی تر هستند و در نتیجه قیمت در کدام جهت بیشتر احتمال دارد حرکت کند، انجام می شود پس همیشه این را به خاطر داشته باشید.

قدرت کندل استیک

  1. طول سایه ها: اگر سایه ها بلند زیادی می بینید، به این معنی است که نوسانات و عدم اطمینان در حال افزایش است.
  2. سایه های گاوی در مقابل سایه های خرسی: آیا سایه های بیشتر/بلندتر به سمت بالا می بینید یا به سمت پایین؟ سایه هایی که به سمت پایین بیرون می زنند معمولاً نشان دهنده رد و شکست تلاش های خرسی هستند و بر عکس در سناریوی گاوی.
  3. موقعیت بدنه: بدنه یک کندل به قسمت رنگی کندل گفته می شود. آیا بدنه یک کندل به بالای کندل یا پایین کندل نزدیک تر است؟ بدنه هایی که در نزدیکی بالای کندل بسته می شوند، اغلب نشان دهنده فشار گاوی هستند و بر عکس در سناریوی خرسی.
  4. بدنه: کندل هایی با بدنه بزرگ و سایه های کوچک معمولاً نشان دهنده قدرت زیاد هستند، در حالی که کندل ها با بدنه کوچک و سایه های بزرگ نشان دهنده بلاتکلیفی و سردرگمی هستند.

#7 ساعت کارگزاری مهم نیست

ما اغلب این سوال را می پرسیم که زمان کارگزار و زمان بسته شدن کندل چگونه بر حرکت قیمت تأثیر می گذارد. این امر در معاملات شما چندان تفاوتی ایجاد نمی کند، اگرچه فریم های زمانی مانند 4H یا روزانه در کارگزای های مختلف، متفاوت به نظر می رسند. ام نمودار قیمت زیر چیزی را که منظورمان است نشان می دهد. نمودارها همان بازار و دوره زمانی را نشان می دهند و هر دو دارای فریم های زمانی 4H هستند. آنها از زمان های بسته شدن متفاوتی برای کندل های خود استفاده کردند و بنابراین، نمودارها کمی متفاوت به نظر می رسند. برخی از سیگنال های مهمی که بازار سمت چپ نشان می دهد در نمودار سمت راست قابل مشاهده نیست و بالعکس. بنابراین هیچ زمان کارگزاری وجود ندارد که “بهتر” از دیگری باشد – فقط سیگنال هایی که دریافت می کنید کمی متفاوت است. مهمترین نکته این است که تصمیمات ثابتی بگیرید و با تغییر بین مختلف کارگزاری خود را گیج نکنید. برای زمان کارگزاری خود استرس نداشته باشید؛ در دراز مدت، همه چیز به طور متوسط ​​به تعادل می رسد، تا زمانی که ثابت بمانید.

ساعات کارکزاری های مختلف

#8 آماتور ها فشار می آورند و استاپ می خورند

الگوهای پرایس اکشنی بسیار واضح هستند و بسیاری از معامله گران بر این باورند که بروکر آنها استاپ هانت (شکار حد ضرر) می کند زیرا آنها فکر می کنند که کسی آنها را متوقف می کند - حتی اگر استراتژی و قوانین بسیار واضحی داشته باشند. برای یک معامله گر حرفه ای بسیار آسان است که تخمین بزند معامله گران آماتور کجا وارد معاملات می شوند و زمانی که یک الگوی پرایس اکشن شکل می گیرد، استاپ آنها را مورد هدف قرار می دهند. "شکار استاپ" که می بینید توسط بروکر شما انجام نمی شود، بلکه توسط معامله گران سودآوری انجام می شود که به سادگی معامله گران آماتور را برای ایجاد نقدینگی بیشتر تحت فشار قرار می دهند. این یکی از آن اسرار پرایس اکشن است که می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

تطابق الگو و مقاومت

#9 تاثیر گذاری خط روند

معامله گران می توانند به سرعت به مشکل بیفتند زیرا همیشه مشخص نیست که چگونه می توان یک خط روند را رسم کنند. اگر در مورد کاربرد صحیح خط روند ابهام وجود دارد، توصیه می شود آنها را با شکست های افقی ترکیب کنید. این باعث می شود معاملات واقعی تر شود. بنابراین، در اولین سیگنال زمانی که قیمت خط روند را می شکند، معامله نکنید، بلکه زمانی معامله کنید که قیمت متعاقباً یک کف یا سقف جدید نیز تشکیل دهد. این سیگنال ها معمولاً به سرعت و متوالی رخ می دهند و از این رو معامله گر مجبور نیست بیش از حد برای سیگنال خود صبر کند، اما با این وجود می تواند کیفیت معاملات خود را بهبود بخشید و در عین حال، عامل همگرایی دیگری را در معاملات خود ادغام کرد. تصویری که در ادامه آمده است، چندین خط روند تأیید شده با بیش از سه نقطه تماس در هر مورد را نشان می دهد. شکستن یک خط روند همیشه یک روند جدید را آغاز می کند. جالب است که هر شکست خط روند ابتدا با تغییر در سقف ها و کف ها و سپس شکست یک سطح افقی عینی تری را پیش می آورد. هنگامی که قیمت در یک روند صعودی، از خط روند عبور می کند، اغلب می توانیم مشاهده کنیم که روند از قبل، سقف های پایین تر را تشکیل داده است. سپس شکست خط روند سیگنال نهایی است که پس از آن روند نزولی آغاز می شود.

خط روند