الگوهای هارمونیک الگوهای پیچیدهای هستند که در نمودارهای مالی مشاهده میشوند. این الگوها از حرکت هندسی قیمت و سطوح فیبوناچی بوجود میآیند. الگو های هارمونیک، ساختار هایی هستند که در نتیجه ترکیب عوامل گرافیکی و ریاضی، ایجاد شده اند. آنها به عنوان یکی از دقیق ترین ابزار های تحلیل تکنیکال شناخته می شوند، چراکه معامله گر را قادر می سازند تا حرکات احتمالی قیمت در آینده را پشبینی کرده و اهداف قیمتی خود را تعیین کند.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)، الگوهای هندسی ترکیب شده با اعداد فیبوناچی هستند که به معامله گران کمک می کند تا با پیش بینی حرکات بازار، روند قیمتی را تشخیص دهند. الگوهای هارمونیک الگوهای پیچیدهای هستند که برای پیشبینی برگشت روند و گرفتن معاملات با ضریب اطمینان بالا در استراتژیهای ترید معکوس بسیار پرطرفدار در دنیای معاملهگران حرفه ای بازار به شمار می روند .
انواع الگوهای هارمونیک
- الگوی هارمونیک AB-CD
- الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
- الگوی پروانه (Butterfly Pattern)
- الگوی خفاش (Bat Pattern)
- الگوی خرچنگ (Crab Pattern)
- الگوی کوسه (Shark Pattern)
- الگوی سایفر (Cypher Pattern)
- الگوی سه محرک (3Drives Pattern)
تمام الگوی های هارمونیک ، شباهت زیادی نسبت به یکدیگر دارند و شناسایی آن ها دشوار است. الگوهای هارمونیک اغلب به شکل حرف انگلیسی M یا W و یا ترکیبی از هر دو دیده میشوند. این الگوها انواع متفاوتی دارند و هرکدام از آنها دارای دو نوع صعودی و نزولی است. طولموج هرکدام از این الگوها متفاوت است و بر اساس همین تفاوت در طولموجهای این الگوها، انواع مختلفی از آنها وجود دارد.
الگوهای هارمونیک: الگوی ABCD
الگوی AB=CD از انواع الگوهای هارمونیک به شمار میرود که تحلیلگران تکنیکال از آن، جهت آنالیز و تحلیل قیمتها استفاده می کنند. الگوی AB=CD را شاید بتوان کاربردیترین و سادهترین نوع الگوی هارمونیک نامگذاری کرد. نیازمندیهای بسیار کمتر جهت تشکیل الگوی AB=CD نسبت به سایر الگوهای هارمونیک، یکی از دلایلی است که سبب سادهتر بودن این الگو نسبت به دیگر انواع الگوی هارمونیک شده است. از دیگر دلایل ساده انگاری الگوی AB=CD میتوان به قابلیت تشخیص سریع آن در نمودار قیمت اشاره کرد.
الگوهای هارمونیک: الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در دهه 1930 توسط Harold McKinley Gartley در کتاب وی تحت عنوان «Profits In The Stock Market» به تحلیلگران و معاملهگران بازارهای مالی معرفی شد. گارتلی در این کتاب اشاره نمود که وقتی بعد از یک حرکت نیرومند، واکنشی در قالب یک الگوی 3 موجی در خلاف جهت حرکت یاد شده، رخ بدهد که طی آن 2 بازو در خلاف جهت حرکت اولیه و تقریباً برابر هم شکل باشند، بازار مستعد ادامه حرکت در جهت حرکت اولیه بوده و بازوی اصلاحی مخالف روند جدید در شرف پایان است.
این الگو در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی گارتلی به شکل M و الگوی نزولی گارتلی به شکل W است. در حالت صعودی این الگو نقطه X پایین از D و نقطه A فراتر از C قراردارد. نقطه D ابتدای روند پر قدرت صعودی بوده و میتوان در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد.
الگوهای هارمونیک: الگوی پروانه
این الگو شباهت زیادی به الگوی قبل یعنی الگوی گارتلی دارد و الگوی صعودی پروانه به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است. اما تفاوت این دو الگو در این است که در الگوی پروانه، نقطه D پایین تر از نقطه X در روند نزولی و نقطه D بالاتر از نقطه X در روند صعودی است. همچنین این الگو اصلاح های قیمتی بیشتری نسبت به الگوی گارتلی دارد و نوسانات قیمتی شدیدتری را تجربه خواهد کرد.
الگوهای هارمونیک: الگوی خفاش
الگوی خفاش نیز در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی خفاش به شکل M و الگوی نزولی آن به شکل W است. این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک به شمار میآید و از نظر ظاهر شباهت بسیار زیادی به الگوهای پروانه و گارتلی دارد؛ تنها تفاوت الگوی خفاش با الگوهای ذکر شده، در ترازهای فیبوناچی اندازهگیری شده است.
الگوهای هارمونیک: الگوی خرچنگ
این الگو از 5 نقطهی X، A، B، C و D تشکیل شده است و به 2 حالت نزولی (Bearish Carb) و صعودی (Bullish Crab) تقسیم میشوند. هر زمانی که این الگو تشکیل شود، به معنای این است که روند پس از پایان الگو در نقطهی D، معکوس خواهد شد. شاید عمدهترین تفاوت این الگو با الگوهای هارمونیک قبل، این باشد که نقطه C در الگوی صعودی کوسه فراتر از نقطه A رفته و تراز این نقطه در این الگو، متفاوتتر از الگوهای قبلی است.
الگوهای هارمونیک: الگوی کوسه
الگوی کوسه (shark harmonic pattern) یک الگوی هارمونیک جدید است که در سال 2011 توسط اسکات کارنی کشف شد. الگوی هارمونیک کوسه میتواند هم صعودی باشد هم نزولی. به شرطی که این الگو در انتهای یک روند (صعودی یا نزولی) شکل بگیرد و نسبتهای فیبوناچی مشخص برای تأیید الگو را داشته باشد، میتوان از اعتبار الگو مطمئن شد. شاید عمدهترین تفاوت این الگو با الگوهای هارمونیک قبل، این باشد که نقطه C در الگوی صعودی کوسه فراتر از نقطه A رفته و تراز این نقطه در این الگو، متفاوتتر از الگوهای قبلی است.
الگوهای هارمونیک: الگوی سایفر
الگوی سایفر نیز در دو حالت صعودی و نزولی شکل خواهد گرفت. الگوی صعودی سایفر به شکل M و الگوی نزولی سایفر به شکل W است. الگوی سایفر از لحاظ ظاهر کمی شبیه به الگوی کوسه بوده و در حالت صعودی این الگو نقطه C فراتر از نقطه A قرار دارد. و نقطه D که آخرین نقطه الگو است نیز درون خط XA شکل خواهد گرفت.
الگوهای هارمونیک: الگوی Nen-Star
این الگو نیز در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی Nen-Star به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است. در حالت صعودی الگوی nen-star، نقطه C فراتر از نقطه A قراردارد و نقطه D که آخرین نقطه الگو بوده نیز بیرون از خط XA شکل میگیرد. در نتیجه میتوان گفت در این الگو، بلندترین موج همان موج آخر یعنی CD است.
شناسایی الگوهای هارمونیک در متاتریدر
شناسایی این الگوها ممکن است برای افرادی که تازه با مباحث تکنیکال آشنا شدهاند کمی دشوار باشد و برخی ترجیح میدهند دنبال بهترین اندیکاتور الگوهای هارمونیک بگردند تا سریعتر بتوانند فرصتهای معاملاتی مناسب را تشخیص دهند.
باید به این نکته دقت کنید که این اندیکاتورها به دلیل رایگان بودنشان ممکن است در برخی از موارد الگوهای هارمونیک را بهدرستی به شما نشان ندهند بنابراین یادگیری کار با ابزارهای تحلیل تکنیکال بهصورت درست و اصولی، کلید موفقیت شما در بازارهای مالی است و نه اطمینان به یک اندیکاتور بهتنهایی برای معامله کردن.
نرخ موفقیت الگو های هارمونیک
انجام آزمایشات سیستماتیک بر روی بیش از 3000 الگو، نشان می دهد که الگو های معاملاتی هارمونیک گارتلی، خفاش، و خرچنگ در بیش از 85 درصد مواقع به درستی عمل می کنند. این بیانیه برای هر دو نوع الگوی صعودی و نزولی صادق است. تنها یک مورد استثنا وجود دارد که آن هم الگوی خرچنگ صعودی است. دقت این الگو 82 تا 83 درصد می باشد که در حالت کلی، تفاوت زیادی با دیگر الگو ها ندارد.
در عین حال، موفقیت معاملاتی شما ممکن است با شاخص های متوسط، متفاوت باشد. نتیجه نه تنها به دقت الگو بلکه به توانایی معامله گر برای مدیریت ریسک نیز بستگی دارد.
در الگوهای هارمونیک صعودی حد ضرر بهتر است کمی پایینتر از نقطه D و در الگوهای هارمونیک نزولی حد ضرر بهتر است کمی بالاتر از نقطه D متصور شوند.
جمع بندی
الگوهای هارمونیک یکی از روشهای دقیق ترید کردن است؛ اما نیازمند صبر، تلاش، تمرین و مطالعه زیاد برای فهمیدن الگوها است. صبر زیاد برای تشکیل الگوها نیز یکی دیگر از نکات مهمی است که قبل از شروع کار با الگوهای هارمونیک باید به آن توجه کنید؛ گاهی اوقات مدت زمان زیادی طول میکشد تا یکی از این الگوها تشکیل شود. خیلی از افراد صبر خود را از دست داده و قبل از تشکیل الگو وارد معامله شده و ضرر میکنند. اگر میخواهید در این مبحث موفق شوید؛ حتما زمان زیادی گذاشته و برای پیدا کردن الگوها تمرین بسیار کنید.