استراتژیهای معاملاتی در روندها، عالی هستند؛ زیرا مفهوم اصلی آنها آسان است. با اینکه نمیتوانید، معاملات خود بدون نظم و انضباط سر سختانه اجرا کنید؛ اما برای کسانی که آشنایی ندارند، استراتژیهای معاملاتی در روندها، که همچنین به عنوان استراتژیهای تعقیب جهت روند نیز شناخته میشوند؛ این استراتژی در جهت روند موجود در بازار، ادامه میدهند... و بله، در حالت ایدهآل، یک روند اصلی و مشخص وجود دارد - این روش، شرطی کلیدی برای این استراتژی معاملاتی، محسوب میشود. به عبارت دیگر، اگر می بینید که قیمت در حال افزایش است، شما می خرید. اگر قیمت نزولی است، شما می فروشید. به همین سادگی ... خب، اگر چه در حالت توئوری برگشت های ایجاد شده در روند، دارای فرصت های معاملاتی زیادی است، اما معامله گرانی که در جهت روند معامله میکنند، باید بسیار مراقب این تغییرات باشند. در بهترین حالت، روند برای مدت طولانی در جهتی یکسان، ادامه می یابد و فرصت های معاملاتی عالی را فراهم میکند. با این حال، ما می دانیم که جفت ارزها، این گونه رفتار نمی کنند؛ به همین دلیل است که باید برای جلوگیری از خراب شدن معاملاتمان به شاخص های فنی تکیه کنیم. با استفاده از این مطلب، چهار استراتژی معاملاتی در جهت روند را، که بیشتر ، مورد پسند معاملهگران است، آورده شده است:
#1 تلاقی میانگین های متحرک (Moving Avrage Crossover)
این استراتژی برای مبتدیان مناسب است زیرا ساده، و سیگنال های عینی ارائه می دهد. همچنین از محبوب ترین اندیکاتور تکنیکال، یعنی میانگین متحرک (MA) استفاده میکند. ما از سه نوع میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده خواهیم کرد. به یاد داشته باشید که میانگینهای متحرک (MA) اندیکاتورهایی با تاخیر زیاد هستند، یعنی حرکات قیلی قیمت را منعکس می کنند. آنها به طور جادویی آینده را پیش بینی کنند. اکثر معاملهگران ترجیح می دهند از سه SMA با دوره های 9، 21 و 50 استفاده کنند. میتوانید از ضرایب این اعداد، و یا نسبت های مشابه دیگری، مانند 10، 20 و 50 استفاده کنید. این استراتژی معمولاً در هر بازه زمانی و هر بازاری به خوبی کار میکند. بنابراین معاملهگران روزانه، و معاملهگران نوسانگیر، با کارایی یکسان از این ابزار، استفاده کنند.
در اینجا روش استفاده از استراتژی بین شده است: ما از 50 MA (میانگین متحرک با دوره 50) برای درک جهت کلی روند و جمعآوری سیگنال های نقاط ورود، استفاده می کنیم. بنابراین، زمانی که 50 MA زیر قیمت باشد، سناریوی نزولی ظاهر می شود؛ و ما به دنبال فرصت های نزولی هستیم که 50 MA بالاتر از آن قیمت باشد، مانند مثال زیر:
هنگامی که رابطه کلی بین کندترین MA و قیمت را تعیین کردیم، منتظر می مانیم تا 9 MA از 21 MA عبور کند. اگر 50 MA زیر قیمت باشد، زمانی که 9 MA از 21 MA عبور میکند، به ما موقعیت خرید را بدهد. اگر 50 MA بالاتر از قیمت باشد، زمانی که 9 MA از 21 MA پایین تر می رود، موقعیت فروش به ما بدهد. میتوانید حد ضرر را نزدیک به 50 MA یا در راستای مقاومت اخیر (برای موقعیت های فروش) یا حمایت (برای موقعیت های خرید) تنظیم کنید. در صورتی که دو MA این بار با سرعت زیاد دوباره به هم برسند، برای خروج از بازار باید آماده باشید. این یک دیدگاه ساده تر از یک استراتژی معاملاتی در روند با استفاده از میانگین متحرک است؛ اما وقتی تلاقی میانگینهای متحرک اطلاعات در جهت ارائه می دهد، و همچنین یک روش عینی برای تجسم مومنتوم ارائه می دهد؛ نباید فراموش نکنید که همیشه ابتدا هر روشی که در ذهن دارید را، در حساب آزمایشی خود تمرین کنید. همیشه از حدضرر استفاده کنید و اصول مدیریت ریسک را رعایت و اجرا کنید.
#2 Bollinger Band
در این بخش از، اندیکاتور باندهای بولینگر (BB) استفاده خواهیم کرد، اندیکاتوری تکنیکال، که حدود چهار دهه پیش توسط جان بولینگر ایجاد شد. که به این سیستم، یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره 50 را نیز، اضافه خواهیم کرد؛ که همان نقش 50 MA را در استراتژی قبلی ما ایفا خواهد کرد. برخی از معامله گران ترجیح می دهند زمانی که قیمت در بالای باند میانی بولینگر باند (BB) نوسان می کند، وارد معامله خرید بشوند، و زمانی که جفت ارز به زیر BB نفوذ میکند، معامله فروش اجرا میکنند. با این حال، ما عوامل همگرایی بیشتری را اضافه خواهیم کرد، تا سیگنال های قوی تری دریافت کنیم. در اینجا قوانین استراتژی، برای سناریوی صعودی صدق میکنند (معکوس آن برای بازار نزولی معتبر است). قیمت، بالاتر از 50 EMA است؛ یک کندل صعودی درست بالای باند میانی ظاهر می شود؛ اگر دو هر دو شرط گفته شده، برآورده شود؛ ما به یک روند صعودی نگاه می کنیم؛ یک نمونه برای موقعیت حدضرر هم میتواند، زیر باند میانی یا 50 EMA قرار بگیرد. برخی از معامله گران، زمانی که قیمت به باند بالایی واکنش نشان میدهد، از بازار خارج میشوند و برخی دیگر منتظر می مانند تا قیمت به وضوح از باند بالایی برگرد.
در اسکرین شات بالا، دو سیگنال صعودی اول (1 و 2) سودآور بودهاند، اما سناریوی سوم (3) نتوانسته است ما را راضی کند. این نشان می دهد که هیچ چیزی 100% کار نمی کند و جلوگیری از رشد ضررها، اهمیت مدیریت ریسک را برجسته می کند. در مورد حد سود، می توانید درست بعد از اولین پولبک، از باند بالایی، معامله خود را ببندید، اما میتوانید تا زمانی که قیمت به وضوح اصلاح شود و به باند میانی نزدیکتر شود (ناحیه آبی) صبر کنید.
#3 تلاقی MACD
MACD یا (Moving Average Convergence Divergence) یکی از اندیکاتورهای تکنیکال مورد علاقه معاملهگران است. زیرا میتواند هم به عنوان یک نوسانگر و هم به عنوان یک اندیکاتور روند عمل کند. MACD را میتوان به روش های مختلفی استفاده کرد، اما برای این استراتژی خاص، به دنبال کراس اوور آن خواهیم بود. در اینجا نحوه تنظیم نمودار شما آمده است. MACD را با تنظیمات پیش فرض (EMA 12 و 16) اضافه کنید؛ یک MA 200 اضافه کنید؛ ترجیحا از این استراتژی با هر بازه زمانی بین M30 و D1 استفاده میتوانید استفاده کنید.باز هم، از MA 200 برای تعیین جهت کلی روند استفاده می کنیم. بر اساس استراتژی، باید زمانی که قیمت در بالای 200 MA است، به دنبال موقعیتهای صعودی باشیم. به همین ترتیب، زمانی که قیمت در زیر 200 MA حرکت میکند، فرصت های نزولی را در نظر خواهیم گرفت. در اینجا سیگنالهای اصلی، برای اجرای معامله فروش، تشکیل شده است (برای معاملات خرید، از قوانین مخالف استفاده کنید). جفت ارز باید زیر 200 MA معامله شود؛ خط MACD، باید خط سیگنال را از بالا به طرف پایین قطع کند (به طور معمول در TradingView، خط MACD آبی و خط سیگنال نارنجی است). حد ضرر می تواند بالاتر از آخرین سطح مقاومت قرار گیرد. زمانی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور میکند، که نشان دهنده برگشت روند است، میتوانید به صورت دستی از بازار خارج شوید.
در مثال بالا، ما در مدت زمان نسبتاً کوتاه، پنج سیگنال نزولی با استراتژی خود دریافت می،کنیم. ولی با این حال، همه موقعیت ها منجر به سود نشدند. ما نمی توانیم به اندازه کافی بر اهمیت مدیریت ریسک و جلوگیری از ضررها در این زمینه تأکید کنیم. علاوه بر این، یک استراتژی معاملاتی، در روند جدید هرگز نباید در محیط اصلی باراز استفاده شود و همیشه ابتدا در نسخه آزمایشی (demo) آزمایش شود!
#4 مثلث صعودی و نزولی
علاوه بر استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال، استراتژی های عالی دیگری نیز وجود دارند که بر اساس الگوهای نمودار هستند. سادهترین و قدرتمندترین الگوهای ادامه روند، مثلثها هستند، البته نه مثلثهای متقارن. مثلثهای صعودی و نزولی نشان میدهند که روند موجود پس از لحظهای تنش بین خریداران و فروشندگان، در همان جهت ادامه خواهد داشت. به خاطر راحتی، ما در مورد مثلث صعودی صحبت خواهیم کرد و شما می توانید از همین اصول برای مثلث نزولی نیز، استفاده کنید؛ اما با شرایط معکوس. مثلث صعودی زمانی ظاهر می شود که قیمت یک خط مقاومت صاف از بالا صاف و یک خط روند از پایین، به صورت صعودی تشکیل دهد؛ که از سقف های بالاتر تشکیل شده است. مثلث نزولی هم، یک خط از بالا به صورت نزولی، و یک خط پایینی صاف تشکیل شده است. زمانی که متوجه می شوید مثلث صعودی در حال شکل گیری است، به شما نشان می دهد که روند صعودی مقاومت شدیدی که فروشندگان ایجاد کردهاند پیدا میکند؛ که در خط مقاومت صاف منعکس شده است. معامله گران عجول، اغلب خیلی زود وارد بازار می شوند، اما ورود به معامله با شکست تایید شده ممکن است روش معاملاتی قوی تری را فراهم کند. شما می توانید حد ضرر را مطابق با آخرین کف قیمت تنظیم کنید و حدسود را برابر با فاصله تشکیل شده توسط اولین ساق مثلث در نظر بگیرید، که در تصویر زیر نشان داده شده است:
این استراتژی سادهای است. اگر شما بتوانید مثلث های صعودی و نزولی را به درستی تشخیص دهید، کار با این روش بسیار آسان است. مطمئن شوید که سطح مقاومت از بدنه هیچ کندل استیکی عبور نمی کند – البته عبور از سایه ها اشکالی خاصی ایجاد نمیکند. شما می توانید عوامل همگرایی دیگری را بر روی هر یک از استراتژی های معاملاتی روند مورد بحث قرار دهید. برای مثال، تحلیل تایمفریم بالاتر را می توان به راحتی در مورد هر یک از استراتژی های ذکر شده اعمال کرد و به عنوان یک قاعده اضافی برای فیلتر کردن سیگنال های معاملاتی خاص عمل کرد.