بهترین استراتژی های معاملاتی در فارکس

بهترین استراتژی های معاملاتی در فارکس

23 شهریور 1402
0 لایک
دقیقه
s broker

بهترین استراتژی های معاملاتی در فارکس کدام استراتژی ها هستند؟ این سوالی است که تریدر ها هر روز بارها از خودشان می پرسند که سوال بسیار مهمی است. هنگامی که معامله را شروع می کنید، باید به یک استراتژی معاملاتی خاص متعهد شوید و سپس تمام توجه و انرژی خود را بر روی عملی کردن آن متمرکز کنید. اکثر معامله گران هرگز این کار را انجام نمی دهند و قربانی تغییر مداوم سیستم معاملاتی می شوند. در این مقاله، تفاوت بین انواع مختلف استراتژی ها، اساس و پایه آنها، زمان بهترین عملکرد آنها و آنچه را که هنگام انتخاب یک استراتژی معاملاتی فارکس خاص باید بدانید، توضیح خواهیم داد.

استراتژی های که در این مطلب بررسی شده است:

  1. دنبال کردن روند
  2. پولبک ها
  3. برگشت روند
  4. شکست ها
  5. شکست های فیک
  6. معامله گری با اخبار اقتصادی

همانطور که خواهید دید، هر استراتژی و سبک معاملاتی، سعی می کند رفتار متفاوتی از بازار را به تصویر بکشد.  همچنین یکی از نکات اصلی است که  به شدت به تخصص نیاز دارد انتخاب یکی از رفتار های باز است. به جای اینکه سعی کنید در هر لحظه ای و هر حالتی معامله کنید، باید یک رفتار خاص بازار را انتخاب کنید و سپس سعی کنید در آن بهترین باشید.

#1 استراتژی دنبال کردن روند

پیروی از روند روشی است که اکثر معامله گران ابتدا تجربه می کنند و جملاتی مانند "روند دوست شماست" دهه هاست که وجود دارد. پیروی از روند، همانطور که از نامش پیداست، یک سبک معاملاتی است که در آن معامله گر باید منتظر یک روند تثبیت شده باشد تا بتواند وارد پوزیشن معاملاتی شود. بنابراین، معامله گرانی که از روند پیروی می کنند باید صبورانه منتظر بمانند تا یک روند واقعی آشکار شود. تصویر زیر بخشی از حرکت بازار را نشان می دهد که معمولاً، معامله گران روند را به دام می اندازد. مناطق قرمز نقاط عطف (حمایت ها و مقاومت ها) بازار را نشان میدهد و مناطق آبی جاهایی که می توان از رنود پیروی کرد را نشان می دهند. بسیاری از آماتورها مرتکب این اشتباه می شوند که می خواهند یک روند جدید را قبل از اینکه وجود داشته باشد پیش بینی کنند و خیلی زود وارد بازار شوند. این معامله گران، اگرچه معتقدند که معامله گران روند هستند، در واقع معامله گران بازگشتی هستند.به زبان ساده، معامله گران پیروی از روند منتظر می مانند تا بازار جهت مشخصی پیدا کند و سپس در جهت روند معامله می کنند. آنها سعی نمی کنند جهت روند را پیش بینی کنند، بلکه به سادگی سوار بر روند می شوند و از ای کار سود می کنند.

استراتژی دنبال کردن روند

یک تفاوت زود وارد شدن و با تاخیر به روند وجود دارد. از آنجایی که معامله گران روند باید منتظر تأیید روند باشند، سوالی که پیش می آید این است: چه زمانی یک روند تأیید می شود؟ معامله گران روند اولیه سعی می کنند تا حد امکان زود وارد یک روند جدید شوند که می تواند منجر به عجله ای وارد شدن یا اشتباه بودن روند شود. مزیت زود وارد شدن هم این است که نسبت ریسک به ریوارد بسیار بالاتر است. معامله گران روندی که با تاخیر وارد می شوند و منتظر تأیید بیشتری هستند، احتمال اینکه خیلی دیر وارد بازار شوند وجود دارد، اما سیگنال های آنها اغلب قوی تر است. نکته مهم این است که نسبت ریسک به ریوارد به اندازه معاملات دسته اول نیست، اما نرخ برد بالاتر است. به زبان ساده، معامله گران روند اولیه سعی می کنند زودتر وارد یک روند شوند، در حالی که معامله گران روند دسته دوم منتظر تأیید بیشتری برای ورود به روند هستند. هر کدام از این دو سبک پیروی از روند مزایا و معایب خاص خود را دارد. معامله گران باید سبک معاملاتی را انتخاب کنند که متناسب با شخصیت معاملاتی و تحمل ریسک آنها باشد.

استراتژی دنبال کردن روند

وقتی صحبت از ابزارهای معاملاتی می شود، یک معامله گر روند می تواند از ابزارهای مختلفی انتخاب کند. اندیکاتورهای مومنتوم مانند MACD، RSI یا STOCHASTIC اغلب در بین تریدر ها محبوب هستند. در تصویر زیر، وقتی که STOCHASTIC به ناحیه پایین یا بالایی رسیده باشد سیگنالی برای ورود به بازار را در جهت روند به شما می دهد. بسیاری از معامله گران مرتکب این اشتباه می شوند و معتقدند که این اندیکاتور می تواند سیگنالی برای بازگشت بدهد که کاملاً اشتباه است. یک STOCHASTIC بسیار بالا یا بسیار پایین فقط نشان دهنده قدرت یک روند است.

استراتژی دنبال کردن روند

البته، میانگین های متحرک (Moving Avrage) یکی دیگر از ابزارهای محبوب پیروی از روند هستند. تلاقی دو میانگین متحرک می تواند به عنوان سیگنالی باشد که با توجه با تصویر زیر به خوبی کار می کنند. هر بار که میانگین های متحرک از هم عبور می کنند، یک روند جدید آغاز می شود. نکته بسیار عالی در مورد سیستم تلاقی این است که معامله گران به طور خودکار از انتخاب قله ها و دره ها دوری می کنند، زیرا میانگین های متحرک برای عبور از هم به زمان نیاز دارند.

استراتژی دنبال کردن روند

اندیکاتور Ichimoku یکی دیگر از ابزارهای پیروی از روند است. این اندیکاتور مشابه سیستم تلاقی میانگین های متحرک است، اما سیگنال های آن متفاوت هستند. سیگنال ورود کلاسیک Ichimoku زمانی داده می شود که قیمت از "ابر" (cloud) در حالی که دو خط Ichimoku در جهت یکسان حرکت می کنند، خارج شود و وارد معامله در جهت روند بشوید.

اندیکاتور Ichimoku

#2 معامله گری با پولبک

پولبک ها نوعی متفاوت از معاملات روند هستند. معامله گران پولبک به دنبال یک روند تثبیت شده هستند و در فازهای اصلاحی معامله می کنند. اصلاحات حرکات قیمت در جهت مخالف روند اساسی هستند و زیر بنای حرکت قیمت و تشکیل روند را ایجاد می کنند. در تصویر زیر، بازار در یک روند صعودی بوده و پولبک‌ها (اصلاحات) بازه های کوتاهی هستند که در آنها قیمت به صورت فرعی یا خلاف جهت روند حرکت می‌کند. قیمت معمولا با این امواج صعودی و نزولی حرکت می کند و یک معامله گر پولبک از این ویژگی برای زمان بندی معاملات خود استفاده می کند. یک معامله گر پولبک یا منتظر می ماند تا قیمت در جهت روند ادامه یابد یا حتی زمانی که بازار اصلاح می شود وارد معاملات می شود. خطر روش دوم این است که ممکن است اصلا پولبکی در کار نباشد. اما نکته مثبت این است که نسبت ریسک به ریوارد ممکن است بیشتر باشد. به طور خلاصه، معامله گران پولبک به دنبال خرید در طول اصلاحات در روند صعودی و فروش در طول اصلاحات در روند نزولی هستند. آنها امیدوارند که قیمت پس از پولبک به روند اصلی خود بازگردد و آنها سود کنند.

معامله گری با پولبک 

بازار همیشه پولبک نمی دهد. نمونه سمت چپ بازاری را نشان می دهد که قیمت آن کاهش یافته است اما هرگز پولبک نداشته است. فاز دوم و سوم پولبک های پشت سر هم داشتند و فرصت های ورود خوبی را برای معامله گران پولبک ارائه کردند. همانطور که می بینید، معاملات پولبک و پیروی از روند همپوشانی زیادی دارند و معامله گران روند اغلب پولبک ها را نیز به عنوان یک عامل ادامه روند معامله میکنند.

معامله گری با پولبک

البته روش‌های مختلفی برای شکل‌گیری پولبک‌ها در نمودارهای شما وجود دارد. در تصویر زیر، 3 مثال وجود دارد:

  • پولبک دوتایی: قیمت قبل از ادامه روند دو بار به سطح قبلی باز می گردد.
  • پولبک کثیف: قیمت از بالاترین نقطه قبلی عبور کرد و یک اصلاح عمیق‌تر انجام می دهد.
  • پولبک لحظه ای: قیمت در سطح شکست متوقف شده و برای مدتی به صورت فرعی حرکت کرده و سپس جهت روند را ادامه داد.

این سه نوع پولبک، تنها چند نمونه از انواع مختلف پولبک‌هایی هستند که می‌توانند در نمودارهای شما ظاهر شوند. مهم این است که بتوانید پولبک‌های مختلف را شناسایی کنید تا با استفاده از آنها برای ورود و خروج از معاملات خود برنامه ریزی کنید.

معامله گری با پولبک میانگین های متحرک نیز یک ابزار محبوب برای معامله پولبک هستند. زمانی که قیمت در یک بازار رونددار است و سپس به میانگین متحرک بازمی‌گردد، می‌توان یک پولبک را معامله کرد.معامله‌گر یا زمانی که قیمت به میانگین متحرک می‌رسد، معامله می‌کند یا منتظر می‌ماند تا قیمت جهت روند را ادامه دهد.به عنوان مثال، اگر قیمت در یک روند صعودی است و به میانگین متحرک 20 روزه بازمی‌گردد، معامله‌گر می‌تواند یک موقعیت خرید را در نزدیکی میانگین متحرک باز کند. اگر میانگین متحرک به عنوان یک سطح حمایت عمل کند و قیمت پس از عقب‌نشینی به روند صعودی خود ادامه دهد، معامله‌گر می‌تواند سود خوبی کسب کند.

معامله گری با پولبک

همانطور که در معاملات شکست خواهیم دید، ما همچنین می توانیم اصطلاح قیمت، به صورت الگو را به عنوان پولبک معامله کنیم. در تصویر زیر، قیمت در یک روند نزولی قرار دارد که یک الگوی سر و شانه تشکیل داده است. در چنین زمینه ای، الگوی سر و شانه به یک الگوی روند تبدیل می شود و می تواند به عنوان یک پولبک در نظر گرفته شود. خطوط بین پولبک و روند در اینجا مبهم هستند.

معامله گری با پولبک

 #3 استراتژی برگشت روند

برگشت‌ها نقاط عطف هستند و یک برگشت آغاز واقعی یک روند جدید را نشان می‌دهد. بنابراین، معاملات برگشتی را می توان معاملات دنباله روند پایه نیز در نظر گرفت. با این حال، معمولاً انتخاب بین معاملات کلاسیک روند و معاملات برگشتی، می تواند موثر باشد، زیرا هر کدام روش معاملاتی و ویژگی‌های منحصر به فرد خود را دارد. تصویر زیر نموداری را با فازهای مختلف بازار و انواع روند نشان می دهد. معامله‌گران روند معمولاً روند اولیه یا اصلی را انتخاب می‌کنند. یک معامله‌گر برگشتی زمانی شروع به تمرکز روی قیمت می‌کند که بازار وارد مرحله روند اصلی می‌شود. این معمولاً پس از تشکیل حداقل 2 یا 3 موج روند رخ می دهد.

استراتژی برگشت روند

برگشیت معامله کردن، خطارتی دارد مانند: زود بودن بیش از حد و و دیدگاهی در خلاف جهت روند داشتن است. بسیاری از معامله‌گران برگشتی شکست‌خورده سعی می‌کنند چرخش بازار را خیلی قبل از وقوع آن پیش‌بینی کنند. طمع در اینجا معامله‌گران را کنترل می‌کند زیرا آنها معتقدند که هرچه زودتر باشند، می‌توانند به بالاترین/پایین‌ترین حد مطلق نزدیک‌تر شوند و بنابراین، نسبت ریسک به ریوارد بسیار بزرگ‌تری کسب می کنند. با این حال، پیش‌بینی زمان دقیق برگشت بازار تقریباً غیرممکن است. حتی بهترین معامله‌گران برگشتی نیز اغلب اشتباه می‌کنند. بنابراین، مهم این است که معامله‌گران برگشتی انتظارات واقع‌بینانه‌ای داشته باشند و درک کنند که آنها نمی‌توانند هر برگشتی را به درستی پیش‌بینی کنند.

استراتژی برگشت روند

وقتی صحبت از ابزارهای برگشتی می شود، واگرایی ها تاییدیه های کلاسیک هستند. واگرایی RSI روندهای خسته را نشان می دهد که قدرت روند در حال از بین رفتن است. زمانی که یک روند اصلی به شما واگرایی RSI می دهد، اغلب می تواند نشان دهنده یک برگشت باشد. RSI معمولاً یک اندیکاتور روند است، اما زمانی که RSI نشان می دهد که یک روند در حال از دست دادن قدرت است، می تواند به عنوان یک ابزار برگشتی نیز کار کند. MACD یا STOCHASTIC نیز می توانند به عنوان ابزارهای برگشتی استفاده شوند.

استراتژی برگشت روند

شما به عنوان یک معامله گر روند، شاید هیچ‌وقت در تعقیب روندها راحت نباشید و سردرگم باشید. اما، زمانی که متوجه شوید برگشت‌ها به معنای پیش‌بینی چرخش‌های بازار قبل از وقوع آنها نیست، معاملات برگشتی به یک روش «سرگرم‌کننده» برای معامله  تبدیل می شود.

#4 استراتژی شکست ها

شکست‌ها می‌توانند در طول روند و همچنین در طول معاملات برگشتی رخ دهند. بازه های شکست اغلب رابط بین دو فاز روند و تریدینگ رینج هستند. شکست، خروج از الگوی تریدینگ رینج را توصیف می‌کند. این الگو، همانطور که تصویر زیر نشان می دهد، می توانند در نقاط عطف بازار (بالاترین و پایین ترین سطوح برای برگشت ها) یا در طول روندهای واضح رخ دهند. تصویر زیر نشان می دهد که چگونه تریدینگ رینج ها و شکست ها پیوند بین دو فاز بازار هستند. تریدینگ رینج ها می‌توانند در نقاط عطف بازار رخ دهند و سپس شکست ها سیگنال‌های برگشت روند را به شما می دهند. اگر تریدینگ در طول یک روند رخ دهد، شکست سیگنال ادامه روند است.

استراتژی شکست ها

تصویر زیر این ویژگی را یک بار دیگر نشان می دهد و آشکار می شود که چگونه شکست ها فازهای مختلف بازار را به هم متصل می کنند. به عنوان یک معامله گر، معمولاً بهترین کار این است که یک نوع خاص از شکست را انتخاب کنید. تلاش برای معامله همه شکست ها می تواند منجر به نتایج ضعیف و سردرگمی شود، زیرا هر فاز بازار متفاوت عمل می کند و بنابراین به مجموعه متفاوتی از ابزارها، سیگنال ها و درک نیاز دارد.

استراتژی شکست ها 

معامله‌گران شکست، معامله‌گران الگویی هستند و به طور معمول به دنبال تریدینگ رینج، سر و شانه، گوه‌ها و هر الگوی اصلاحی دیگری هستند. سناریوی زیر یک گوه را نشان می دهد که یک الگوی اصلاحی است. ویژگی های یک گوه نشان می دهد که روند صعودی قبلی در حال کند شدن است زیرا قیمت نمی تواند به راحتی بالاتر رود. یک معامله‌گر شکست، منتظر می‌ماند تا بازار حرکت قابل توجهی در جهت مخالف انجام دهد و از الگو خارج شود.

استراتژی شکست ها

معاملات با شکست ها بسیار متنوع است، به همین دلیل است که انتخاب اینکه می خواهید یک معامله گر شکست روند، برگشتی یا اصلاحی باشید بسیار مهم است. هر فاز بازار از ریتم منحصر به فرد خود پیروی می کند و باید به صورت تخصصی به آن نزدیک شد. همانطور که گفته شد، اگرچه ممکن است یک معامله گر برگشتی یا در جهت روند اولیه معامله کند، اما معاملات شکست نیز انجام می دهد. این به معامله گر کمک می کند تا شخصیت معاملاتی خود را بهتر بشناسد. می خواهیم الگوهای واضحی را با یک نقطه شکست کاملاً مشخص در یک نقطه عطف بازار ببینم. اکثر معامله‌گران هرگز از آنچه که تعریف می‌کنند مطمئن نیستند ولی اگر بتوانن عملکرد تفاوت‌ها و همپوشانی‌ها درک کنند در تعیین برنامه معاملاتی شما بسیار مفید باشد.شما می توانید الگوهای برگشتی و شکست متعددی را معامله می‌کنید، اما یکی از آن‌ها الگوی سر و شانه کلاسیک است. الگوی سر و شانه به خوبی نقاط عطف بازار را توصیف می کند، یک نقطه شکست واضح را فراهم می کند و همچنین سعی نمی کند یک سقف یا کف مطلق را پیش بینی کند.

استراتژی شکست ها

#5 استراتژی شکست فیک

فیک‌ بریک اوت‌ها یا شکست های جعلی را می‌توان نوعی برگشت دانست، اما این مطلب شکست های فیک را به عنوان تلاش های شکست‌خورده می بیند. به عنوان مثال، در تصویر زیر، قیمت سعی کرده است از پایین و بالا بشکند. و در هر تلاش شکست های فیک در اطراف سطوح بالا و پایین به شکل بسیار واضحی اتفاق می‌افتاده اند و اغلب توسط اسمارت مانی و نهنگ های بازار به عنوان روشی برای "شکار حد ضرر" عمل می‌کنند.

استراتژی شکست فیک

در چارچوب استراتژی عرضه و تقاضای خود، همچنین می توان فیک بریک اوت های جهشی (spike fakeouts) را معامله کرد. شکست های فیک جهشی تله‌های کلاسیکی هستند که در آن بازار حرکتی قوی و ناگهانی انجام می‌دهد و سپس بلافاصله در جهت مخالف برمی‌گردد.هرچه شکست فیک/جهش، قوی‌تر باشد، اغلب حرکت بعدی قیمت قوی‌تر است. تصویر زیر دو شکست فیک را نشان می‌دهد و در هر مورد ابتدا یک تثبیت کامل را نشان می‌دهد. شکست های فیک در ابتدا مانند یک شکست به نظر می‌رسد، اما زمانی که تله به کار می افتد، یک شکست فیک ایجاد می‌شود و قیمت برمی‌گردد. شکست‌ها و شکست های فیک اغلب می‌توانند در یک مکان اتفاق بیفتند، اما مخالف یکدیگر باشند. معامله‌گری که هر دو سبک معاملاتی را معامله می‌کند، به راحتی گیج می‌شود و پریدن از یک سیگنال به سیگنال دیگر می‌تواند به نتایج فاجعه‌بار منجر شود. این دقیقا دلیلی است که انتخاب یک سبک بهترین راه برای پیش رفتن است.

استراتژی شکست فیک

تصویر زیر، یک بار دیگر نشان می دهد که فیک‌اوت‌ها معمولاً به سرعت و با برگشت‌ها متفاوتی رخ می‌دهند. به خصوص اولین مثال از سمت چپ، یکی از سودآورترین الگوهای فیک‌اوت را نشان می‌دهد. زمانی که بازاری پس از عدم توانایی در شکستن به سمت بالا، یک سایه بزرگ به جا بگذارد، اغلب منجر به ایجاد یک روند نزولی می شود که نتیجه ی منطقی است، زیرا خریداران قدرت کافی نداشتند و کاملاً توسط فروشندگان شکست خوردند.

استراتژی شکست فیک

#6 استراتژی تحلیل بنیادی یا استفاده از اخبار اقصادی

اکثر افراد را یک معامله‌گر کاملاً تکنیکال می‌دانند و از اصول بنیادی برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی استفاده نمی‌کنند. با این حال، برای کامل بودن، اخبار (تقویم اقتصادی ForexFactory یکی از بهترین سایت های معتبر اخبار اقتصادی در جهان است) و معاملات کلان نیز باید در اینجا  باید ذکر شوند. معامله‌گران بنیادی (Fundamental) به طور مستقیم با داده‌های خبری معامله می‌کنند. این معامله‌گران منتظر نتایج شاخص های GDP، FOMC، نرخ بهره یا NFP می‌مانند و سپس بر اساس آن اعداد معامله می‌کنند. یک از راه های معامله با NFP، جستجوی شکست های فیک در زمان انتشار اولیه اخبار است. این یک رفتار رایج است و قیمت اغلب در انتشار اولیه به یک جهت حرکت می‌کند، و پس از آن به شدت برعکس می شود. بنابراین، صبورانه منتظر ماندن، برای برگشت اولین حرکت، می‌تواند یک استراتژی معاملاتی ارزشمند برای بررسی باشد.

استراتژی تحلیل بنیادی یا استفاده از اخبار اقصادی

از طرف دیگر، معامله‌گران بزرگ از چیزهایی مانند گزارش COT برای درک نحوه موقعیت‌یابی دیگر معامله گران کلان، برای روندهای بلندمدت استفاده می‌کنند. یک نکته مهم که باید به خاطر داشت این است که شما هرگز با عدد واقعی اخبار معامله نمی‌کنید، بلکه با درکی که مردم از اخبار دارد، معامله می‌کنید. اغلب اوقات حتی اگر اعداد مثبت باشند، می‌توانید بسیار نزولی واکنش قیمت را مشاهده کنید. بنابراین، هرگز فقط به داده‌های خبری به عنوان تنها عامل تصمیم گیری خود تکیه نکنید.

کدام تایم فریم

اکنون این سوال مطرح می‌شود: شما در چه بازه‌های زمانی معامله می‌کنید؟به طور کلی، شما معمولاً می‌توانید هر استراتژی را در هر بازه زمانی معامله کنید. هیچ بازه زمانی خوب یا بدی وجود ندارد .هیچ بازه زمانی فوق العاده و بهینه ای وجود ندارد. این تنها به ترجیح شما، جایی که نقاط قوت خود را دارید و با ریسک پذیری شما در ارتباط است. آیا دوست دارید معاملات را برای مدت طولانی نگه دارید و سطح صبر بالایی دارید؟ در این صورت، معامله در بازه های زمانی بالاتر بهترین انتخاب است. اگر نیاز به عمل دارید، به راحتی حوصله تان سر می رود و از نظر احساسی انعطاف پذیر هستید، پس معامله روزانه در بازه های زمانی پایین تر انتخاب درستی است. ما توصیه می کنیم هر دو سبک را با استفاده از همان استراتژی امتحان کنید و به سرعت متوجه خواهید شد که چه نوع معامله گری هستید. و لطفا از پرسیدن اینکه بهترین بازه زمانی چیست دست بردارید. بازه زمانی مناسب برای شما با بازه زمانی که سایر معامله گران ترجیح می دهند متفاوت خواهد بود.

تعهد و تسلط

هنگامی که استراتژی ای را که می خواهید در آن تسلط پیدا کنید انتخاب کردید، بقیه چیزها را فراموش کنید. البته، ده ها استراتژی معاملاتی مختلف برای سبک های معاملاتی مختلف وجود دارد، اما حداقل باید در یک سبک خاص باقی بمانید. آیا می خواهید یک معامله گر روند باشید؟ خب، ده ها راه برای تشخیص و انجام معامله در روند وجود دارد، اما نکته این است که به صورت ناگهانی، استراتژی خود را به یک استراتژی برگشتی تغییر ندهید. اگر می خواهید شکست ها را معامله کنید، از فیک اوت ها دور بمانید زیرا آنها اغلب کاملاً برعکس هستند.