آگاهی اولین قدم برای بهبود است و به همین دلیل ما 44 اشتباه رایجی که یک معامله گر می تواند مرتکب شود را جمع آوری کرده ایم. اشتباه کردن اصلا بد نیست و بخشی از فرآیند معامله گری است، اما وقتی اشتباهات به طور مکرر انجام شوند، عادت های بد و غیر سودآور شکل می گیرند. هر چه رفتار بد بیشتری را از معاملات خود حذف کنید، بهتر است.
اشتباهات کلی معامله گری
1.تغییر استراتژی معاملاتی خود پس از 5 معامله متوالی با ضرر:
ضرر اجتناب ناپذیر است و حتی بهترین معامله گران نیز به طور منظم ضرر می کنند. تغییر روش شما پس از چند معامله ضررده، شما را در یادگیری عقب می اندازد. به روش خود پایبند باشید، تمامی ضرر های متوالی پایان خواهند یافت.
2.پیش بینی نکردن غیرمنتظره ترین حالت:
یک انحراف ناگهانی بازار، یک انتشار خبری غیرمنتظره یا قطع اتصال اینترنت شما می تواند در هر دقیقه رخ دهد. به داشتن یک حد ضرر ثابت خود را عادت دهید. اگر یک معامله واحد می تواند حساب معاملاتی شما را از بین ببرد، شما به عنوان یک معامله گر وظایف خود را انجام نداده اید.
3.عدم پیگیری انتشارات اخبار مرتبط - نادیده گرفتن اهمیت اخبار
حتی اگر شما یک معامله گر کاملاً تکنیکالی هستید، نیازی به معامله با اخبار ندارید، اما باید در هر زمان از آنها آگاه باشید.
4.آماده نشدن:
آیا فقط کامپیوتر خود را روشن می کنید، نرم افزار معاملاتی خود را باز می کنید و به نمودارها می پردازید؟ درست مانند یک خلبان هواپیما که پس از پرواز از همکارش نمی پرسد که آنها به کجا می روند، یک معامله گر باید برای زمان معاملاتی آینده یک برنامه معاملاتی دقیق داشته باشد.
5.عدم انجام تجزیه و تحلیل پس از معاملات:
آنچه شما بعد از اتمام جلسه معاملاتی خود انجام می دهید، موفقیت آینده شما را به عنوان یک معامله گر تعیین می کند. معامله گران حرفه ای معاملات خود را تجزیه و تحلیل می کنند، داده ها را پردازش می کنند و برای روز بعد برنامه ریزی می کنند.
6.استفاده نکردن از ژورنال معاملاتی:
یکی از مطمئن ترین نکاتی که نشان میدهد شما آینده ای به عنوان یک معامله گر ندارید زمانی است که شما یک ژورنال معاملاتی ندارید و ادعا می کنید که به آن نیازی ندارید.
7.یاد نگرفتن یک روش به صورت کامل:
معامله گر اسکلپر یا سفته باز که به طور مداوم ضرر می کند از یک روش به روش دیگر می پرد و امیدوار است که بر روی صندوق طلا بیفتد. شما باید این را بپذیرید که هیچ روش معاملاتی برتری وجود ندارد و این به توانایی شما در کار کردن یک استراتژی معاملاتی بستگی دارد.
8.سازگار نشدن با بازارهای در حال تغییر:
هنگامی که شما راهی برای به دست آوردن سود مداوم از معاملات پیدا کردید، کار به پایان نمی رسد. بازارهای مالی موجودات زنده و در حال تکامل هستند. اگر نتوانید خود را با شرایط بازار تغییر دهید، به زودی از کار بیکار خواهید شد.
9.تأثیرپذیری از گذشته در معاملات:
معاملهگران تازه کار، یک معامله را پس از خروج از آن تماشا میکنند و اگر خیلی زود وارد آن شده باشند، خود را سرزنش می کنند. گاهی اوقات سعی میکنند دلایلی برای اینکه یک معامله بازنده بود پیدا کنند تا سیستم معاملاتی خود را در آن واحد تغییر دهند. معاملهگر حرفهای دادهها را جمعآوری میکند و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس نمونه های کافی میچیند.
10.عدم درک تفاوت بین دیدگاه کوتاه مدت و بلند مدت:
در کوتاه مدت، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. شما نمی توانید نتیجه معاملات خود را کنترل کنید و مطمئناً نمی توانید نتیجه معاملات بعدی خود را پیش بینی کنید. اما در دراز مدت، این حتی مهم نیست. اگر یک استراتژی معاملاتی دارید که نتیجه مثبت دارد و آن را به طور دقیق و کامل دنبال می کنید، تنها نتیجه ممکن این است که پول دربیاورید.
چیز هایی که معامله گرها می گویند
11.حد ضرر کوچک تر به معنی ریسک کمتر:
فاصله حد ضرر شما هیچ ارتباطی با ریسک معامله شما ندارد. ریسک به عنوان ضرر احتمالی حساب معاملاتی شما اندازه گیری می شود. شما باید فاصله حد ضرر را در ارتباط با فاصله حد سود و اندازه موقعیت معاملاتی قرار دهید تا ایده ای از ریسک به ریوارد را به دست آورید.
12.شما پتانسیل را با پیپ ها اندازه گیری می کنید:
یک نشانه قطعی که معامله گران نمی دانند در مورد چه چیزی صحبت می کنند این است که وقتی شروع به مقایسه سود با پیپ می کنند. اندازه گیری پیپ ها کاملاً تصادفی است و هیچ ارزشی برای بیان پتانسیل سود ندارد. پیپ ها نسبی هستند!
13.Winrate (وین ریت) یا نسبت ریسک به ریوارد بی فایده است:
در حالی که به تنهایی یک وین ریت (درصد موفقیت معاملات) یا نسبت ریسک به پاداش هیچ ارزشی ندارد ، آنها همه چیزهایی هستند که یک معامله گر برای تعیین سیستم معاملاتی آینده خود به آنها نیاز دارد. ترکیب نسبت ریسک به پاداش و winrate (وین ریت) یکی از قدرتمندترین مفاهیم در معاملات است.
14.تفکراتی مانند: "روزانه تا 2000 دلار با معاملات روزانه درآمد کسب کنید".
در معاملات صحبت کردن در مورد اعداد مطلق یک نشانه آسان است که بعضی از افراد سعی دارد از شما کلاهبرداری کند. یک بازگشت احتمالی فقط می توانددرصدی بیان شود. با این حال، بدون صحبت در مورد خطر درگیری سرمایه، بیان سود بالقوه یک امر بیهوده و خطرناک است.
15.سرزنش HFT (High Frequency Trade) و معاملات الگوریتمی برای ناتوانی شما در کسب سود:
HFT و الگوریتم ها دلیلی نیستند که شما نمی توانید پول درآورید. معاملات با فرکانس بالا و الگوریتم های معاملاتی چیزی جز فناوری های جدید نیستند که نحوه معامله گری را تغییر دهند. معامله گران می ترسند که موبایل ها، رایانه و اینترنت فرصت های معاملاتی را نابود خواهند کرد. به # 8 برگردید و دوباره بخوانید.
16.پیشبینی قیمتها:
"اگر کسی میدانست که قیمت فردا به 40 دلار میرسد، امروز 40 دلار میشد." غیرممکن است که بتوان پیشبینی کرد که قیمت در آینده به کجا خواهد رفت. به دلیل زیاد بودن تعداد معاملهگران، اقتصاددانان یا "گروه های معاملاتی" و مقدار پیشبینیها، همیشه تعدادی از افراد پیدا خواهید کرد که درست حدس زدند. به کسی که فقط خوش شانس بوده است، کورکورانه اعتماد نکنید.
17.شما از کلمات کازینو، کسلکننده، آتشبازی برای توصیف روز معاملاتی خود استفاده میکنید:
بازارها بالا و پایین میروند، گاهی اوقات سریع حرکت میکنند و گاهی اوقات کمی کندتر، اما این ماهیت نحوه رفتار بازارهای مالی است. با این حال، اگر به دلیل هیجانات و احساسات وارد معامله می شوید، در این تجارت دوام نخواهید آورد. یک ذهنیت حرفهای را بپذیرید و از روشی مناسب برای جلوگیری از معاملات احساسی استفاده کنید.
18.استفاده از کلمات مطلق مانند "هرگز" و "همیشه" برای صحبت در مورد آنچه قرار است اتفاق بیفتد، بسیار خطرناک است:
اگر دیدید که یک استراتژی خاص 100٪ از 20 معامله قبلی کار کرده است، میتواند به راحتی در دفعه بعدی که با این سیستموارد معامله می شوید، شکست بخورد. و فقط به این دلیل که روند را هرگز به شدت برخلاف جهت تان ندیده اید، و این دلیلی نیست که استفاده از حد ضرر یا از گرفتن موقعیت بزرگتر خودداری کنید.
19.استفاده از کلمه امید هنگام صحبت در مورد یک معامله:
اگر خودتان را میشنوید که میگویید یا فکر میکنید که امیدوارید یا آرزو میکنید که قیمت به یک نوع خاصی رفتار کند، بلافاصله از معامله خارج شوید و دیگر معامله نکنید. معاملهگران باید به واقعیتهای سخت تکیه کنند و بر اساس آمار و ارقام روشهای اثبات شده معامله کنند. معامله بر اساس احساسات یکی از دلایل اصلی شکست مداوم معاملهگران است.
مدیریت ریسک وسرمایه
20.معامله خود را تماشا می کنید:
وقتی معامله ای انجام می دهید، معامله خود را با هر تیک بالا و پایین شدن نبینید. این منجر به تصمیم گیری های معاملاتی عاطفی خواهد شد.
21.فکر کردن در مورد کاری که می توانید با سود فعلی انجام دهید یا کاری که با ضرری که می توانستید انجام دهید:
فقط آن سرمایه ای را که می توانید به راحتی از دست بدهید، به خطر بیاندازید. معاملات بزرگ باعث تصمیم گیری های تاثیر پذیر از ترس و طمع می شود، که دو دشمن بزرگ معامله گران است. از سوی دیگر، معاملات کوچک شما را نامنظم می کند و بیشتر احتمال دارد که قوانین و مدیریت ریسک معاملاتی را رها کنید.
22. توجه نکردن به همبستگی ها و نحوه افزایش ریسک شما توسط آن عوامل:
بازارهای مالی به شدت همبسته هستند. معامله گران اغلب تصور می کنند که با انجام چندین معامله در ابزارهای مختلف، آنها در حال تنوع بخشی و کاهش ریسک خود هستند. آنچه این معامله گران نمی دانند این است که به ویژه اگر ابزارهای معاملاتی شما به نوعی مرتبط باشند، اغلب با هم حرکت می کنند و به جای کاهش ریسک، در واقع در حال افزایش آن هستید.
23.استفاده از یک حد ضرر ثابت با مقدار پیپ یکسان در سیستم مختلف:
معامله گرانی که از حد ضرر ثابت با مقدار پیپ یکسان در سیستم مختلف و یا تایم فریم های مختلف استفاده می کنند، قوانین معامله را درک نکرده اند. هیچ میانبری برای موفقیت در معاملات وجود ندارد و ایجاد یک استراتژی پیچیده و آزمایش شده برای حد ضرر به همان اندازه ی زمان ورود به معامله مهم است.
24.دست کم گرفتن اهمیت (دراوداون) drawdowns و احتمال آماری آنها:
اکثر معامله گران معتقدند که اگر یک استراتژی معاملاتی 5، 6 یا 7 بازنده پشت سر هم داشته باشد، نمی تواند یک استراتژی معاملاتی خوب باشد. اگر به شما بگوییم که یک استراتژی معاملاتی پس از 10 معامله متوالی بازنده هنوز معتبر است نظرتان تغییر میکند؟
25.اضافه کردن به موقعیت های زیان آور:
اضافه کردن به موقعیت های از دست رفته یک قاعده کلی است! یاد بگیرید که چگونه ضررها را بپذیرید زیرا آنها طبیعی هستند. تلاش برای به جلو انداختن اتفاق افتادن ضررها، به معنای مرگ حساب معاملاتی شما است.
26.ریسک کردن حداکثر 2% در هر معامله:
بیش از 2% ریسک کردن در هر معامله منطقی نیست. استراتژی ها متفاوت هستند و اندازه موقعیتتان را باید در نظر بگیرید. یاد بگیرید که چگونه بین استراتژی ورودی های مختلف تفاوت قائل شوید و از یک سیستم حرفه ای در اندازه گیری موقعیت استفاده کنید.بیش از 2% ریسک کردن در هر معامله می تواند منجر به از دست رفتن کل حساب معاملاتی شما شود.
27.نادیده گرفتن اهمیت اسپرد (کارمزد معاملاتی):
تحقیقات نشان داد که فقط حدود 1٪ از همه معاملهگران روزانه میتوانند به طور قابل پیشبینی خالص از کارمزدها سود ببرند. اسپرد هزینه انجام کار به عنوان یک معاملهگر است و بنابراین، باید به دنبال راههایی برای به حداقل رساندن هزینههای خود باشید.
28.نگه داشتن معاملات بازنده در حالی که معاملات برنده را میبندید:
تحقیقات نشان داد که پدیدهای به نام «اثر تمایل» وجود دارد که بیان میکند بهطور متوسط، معاملهگران معاملات برنده را 50 درصد سریعتر از معاملات بازنده می بندند.
29.معامله با حسابی که برای شما مناسب نیست:
هر دو سناریو، حساب معاملاتی شما خیلی بزرگ باشد یا خیلی کوچک، اصلا مطلوب برای معامله گری نیست و تأثیرات منفی بر عملکرد معاملاتی دارد زیرا باعث تصمیمات معاملاتی عاطفی می شود.
30.اهمیت ندادن به ریاضیات و آمار در معاملات:
ریاضیات و آمار خسته کننده و دشوار هستند، اما مهم نیست که شما آن را دوست داشته باشید یا نه، به عنوان یک معامله گر باید مفاهیم پایه ریاضی را درک کنید. در نهایت، معاملات چیزی جز بازی با احتمالات، محاسبه شانس و تلاش برای حرکت آنها به نفع شما نیست.
مدیریت معامله
31.نداشتن چک لیست معاملاتی:
به خصوص برای معامله گران تازه کار، داشتن چک لیست که قبل از ورود به یک معامله بررسی می کنید می تواند عملکرد شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. چک لیست می تواند شما را از معاملاتی که با معیارهای شما مطابقت ندارند خارج کند و به راحتی انضباط شما را افزایش دهد.
32.افزایش حدضرر، هنگامی که قیمت را در خلاف جهت خود می بینید:
این یکی دیگر از ممنوعیت ها است. محل حدضرر شما جایی است که می پذیرید سناریو معاملاتی شما اشتباه است. افزایش حد ضرر نشان می دهد که عواطف شما کنترل را به دست گرفته اند و دیگر نمی توانید تصمیمات معاملاتی منطقی بگیرید.
33.استفاده از حد ضرر روانی چون فکر میکنید به شما انعطاف پذیری روانی بیشتری می دهد:
حد ضرر روانی هیچ تاثیری در معاملات شما ندارد!
34.جابجایی سفارش توقف ضرر خود را به نقطه سربهسر:
حتی اگر این بخشی از استراتژی معاملاتی شما باشد و بتوانید بهطور آماری تأیید کنید که جابجایی سفارش حد ضرر به نقطه سربهسر بهترین روش است، این کار را انجام ندهید. جابجایی حد ضرر به نقطه سربهسر نشانه این است که شما از تحمل زیان و از دست دادن سود میترسید.
35.گذاشتن حد ضرر خیلی نزدیک:
قیمت به صورت امواجی حرکت می کند و شما باید به معاملات خود فضای اصلاح بدهید. حد ضرر خیلی نزدیک به قیمت فعلی اغلب شما را از معاملاتی که می توانستند شما را به سود برسانند خارج می کند. یاد بگیرید که بین اصلاح جزئی و تغییر جهت تمایز قائل شوید.
36.استفاده از اعداد صحیح بزرگ یا میانگینهای متحرک معروف برای قرار دادن حد ضرر:
تحقیقات نشان داده است که قیمت در اعداد صحیح به طور قابل توجهی متفاوت رفتار می کند و در این قیمت ها، احتمال بازگشت نیز بیشتر است. معامله گران حرفه ای از این واقعیت آگاه هستند که معامله گران تازه کار تنبل هستند و فقط آنچه را که واضح و آسان است انتخاب می کنند و استفاده از این دانش به نفع خود حتی آسان تر است.
احساسات مشترک بین معامله گر ها
37.ترید را مانند یک کسب و کار انجام ندادن:
ترید لزوماً سخت یا دشوار نیست، اما روش معامله گر معمولی، کسب درآمد از ترید را غیرممکن می کند. تست کردن ایده های مختلف، محاسبه و تحلیل داده ها، تغییر و تحول، بهبود مستمر شخصی، آماده سازی، روزنامه نگاری و انضباط، همه چیزهایی هستند که معامله گر معمولی مایل به شنیدن آنها نیست و این دقیقاً دلیلی است که بیش از 99 درصد از همه معامله گران هرگز پول در نمی آورند.
38.انتظار ثروتمند شدن در آینده نزدیک:
صنعت معاملاتی این توهم را ایجاد کرده است که با اهرم کافی، استراتژی معاملاتی مناسب و مقداری شانس، می توانید به راحتی پول زیادی به دست آورید. با این حال، حتی پس از سال ها از دست دادن پول ماه به ماه، «معامله گران» هنوز معتقدند که تنها دلیلی که آنها میلیونر نشده اند این است که هنوز استراتژی درست را پیدا نکرده اند. بیدار شوید!
39.خرید یک ربات معاملاتی 10 دلاری:
در یک نقطه، معامله گران از معامله خود دست می کشند و شروع به جستجوی ربات های معاملاتی یا EA ها می کنند تا آنها را ثروتمند کنند. سپس آنها یک ربات معاملاتی 10 دلاری را از یک وب سایت تصادفی یا از یک فرد ناشناس در یک انجمن معاملاتی خریداری می کنند بدون اینکه حتی بدانند ربات چه کاری انجام می دهد و شروع به معامله پول خود می کنند. اگر هنوز نمی دانید چرا این یک ایده بد است، باید خودتان آن را کشف کنید.
40.باوری که قیمت نمی تواند بالاتر یا پایین تر برود:
حتی زمانی که قیمت برای چند ماه در یک روند صعودی طولانی مدت بوده است، همیشه معامله گرانی را پیدا خواهید کرد که هفته ای بعد اتمام روز های کاری به شما می گویند که احتمال تغییر روند خیلی بالا است و آنها به دنبال ورودی های کوتاه هستند. معامله گران باید بر آنچه واضح است تمرکز کنند و تا زمانی که ممکن است به روند بپیوندند.
41.ترید با پول و پس انداز خود پس از 3 ماه ترید دمو:
حتی افرادی که به دانشگاه رفته اند و سال ها آماده شدن برای یک شغل و سپس پیشرفت در آن تلاش کرده اند، در میان آن دسته از معامله گرانی هستند که یک حساب دمو باز می کنند، چند معامله تصادفی انجام می دهند و سپس پس از 3 ماه نتیجه نامعلوم درهم، با پس انداز خود شروع به ترید می کنند.
42.لعنت فرستادن به اندیکاتورها در و ستایش کندل استیک ها:
چه شما تریدی انجام دهید و چه پیرو استراتژی های معاملاتی بر اساس اندیکاتور باشید، این موضوع تفاوتی در شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر ایجاد نمی کند. اگرچه مردم به شما چیز دیگری می گویند، اما استراتژی ای که انتخاب می کنید هیچ تاثیری بر موفقیت معاملاتی شما ندارد. این به این بستگی دارد که چگونه استراتژی را اعمال می کنید، پارامترها را تغییر می دهید و خود را به عنوان یک معامله گر مدیریت می کنید.
43.تحلیل عملکرد روزانه خود:
سعی نکنید هر روز، بلکه هفته ای یا ماهانه سودآور باشید. ترید یک فعالیت بلند مدت است و شما هیچ تأثیری بر نتیجه معاملات خود ندارید. تنها مسئولیت شما به عنوان یک معامله گر این است که یک روشی را پیدا کنید که روند مثبتی داشته باشد، آن را به صورت کامل اجرا کنید و به طور دائمی هر جنبه کوچکی از عملکرد خود را بررسی کنید.
44.پیروی از توصیه افراد مختلف:
هرگز هرگز معاملاتی را بر اساس نظرات، توییت ها یا وعده های دیگران انجام ندهید. "به یک مرد ماهی بده و او را برای یک روز سیر می کنی. به او نشان بده که چگونه ماهی بگیرد و او را برای یک عمر سیر می کنی."