مغز ما برای میانبر زدن طراحی شده است تا بتوانیم به سرعت و بدون نیاز به صرف انرژی ذهنی زیاد تصمیم گیری کنیم. اما این میانبرهای ذهنی گاهی اوقات می توانند ما را به مسیر اشتباه سوق دهند. سوگیری ها مانند برنامه های پنهانی هستند که در پس زمینه ذهن ما اجرا می شوند و بر تصمیمات ما تأثیر می گذارند بدون اینکه حتی متوجه آن شویم.
در معاملات، جایی که احساسات می تواند بالا باشد و تفکر سریع ضروری است، این سوگیری ها می توانند به ویژه خطرناک باشند. آنها می توانند باعث شوند ما بر اساس ترس، امید یا تجربیات گذشته به جای تکیه بر منطق صحیح و یک برنامه معاملاتی مستند، انتخاب هایی انجام دهیم.
با شناسایی وجود این سوگیریها، یک مزیت اساسی به دست میآوریم. میتوانیم از آن برنامههای پنهان آگاه شویم و تشخیص دهیم که چه زمانی ممکن است سعی در کنترل ما داشته باشند. این آگاهی به ما امکان میدهد عقب نشینی کنیم، وضعیت را به طور واضح تجزیه و تحلیل کنیم و تصمیمات معاملاتی را بر اساس واقعیتها، نه تعصبات احساسی، اتخاذ کنیم.
FOMO-1 (ترس از دست دادن)
ترس از دست دادن (FOMO) می تواند مشکل جدی برای معامله گران باشد. تصور کنید در حال مرور رسانه های اجتماعی هستید و می بینید که همه از سهامی که به شدت در حال افزایش است تعریف می کنند. FOMO شروع می شود - شما نگران هستید که اگر وارد نشوید جا می مانید. این فشار احساسی می تواند منجر به تصمیمات عجولانه شود. شما ممکن است بدون تحقیق مناسب، فقط برای کسب سود سریع، سهامی را خریداری کنید. اما به یاد داشته باشید، پست های رسانه های اجتماعی ممکن است کل تصویر را نشان ندهند. سهام ممکن است بیش از حد ارزش گذاری شود، یا روند به سرعت معکوس شود. اجازه ندهید FOMO قضاوت شما را تحت الشعاع قرار دهد. به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید و بر اساس تحقیق و منطق تصمیم بگیرید، نه ترس از دست دادن مورد بعدی.
2- زیانگریزی
زیانگریزی یکی دیگر از موانع بزرگ برای معاملهگران است. این مفهوم بیان میکند که افراد درد ضرر را بسیار شدیدتر از لذت سود احساس میکنند. در معاملات، این میتواند منجر به نگهداشتن موقعیتهای باخت برای مدت طولانی شود. تصور کنید سهامی که خریدهاید، به طور مداوم در حال کاهش است. ممکن است به آن بچسبید، به این امید که دوباره بالا برود، حتی اگر روند بازار چیز دیگری را نشان دهد. چرا؟ چون درد فروختن با ضرر و درک واقعی ضرر، بدتر از پتانسیل سودهای آینده (و نامشخص) احساس میشود. این میتواند پرهزینه باشد. هر چه بیشتر نگه دارید، ضرر بالقوه میتواند بیشتر شود.
برای اجتناب از این تله، قبل از خرید، یک استراتژی خروج مشخص داشته باشید. سفارشات حد ضرر (Stop-Loss) را تنظیم کنید تا در صورت کاهش قیمت سهام به زیر حد مشخص، به طور خودکار فروخته شود. این به شما کمک میکند تا ضررها را زودتر کاهش داده و سرمایه خود را محافظت کنید. به یاد داشته باشید، پذیرش ضرر کم بهتر از این است که اجازه دهید یک معامله بد، کل حساب شما را خالی کند.
3- فلج تحلیل
معاملات آنلاین، معاملهگران را در معرض حجم عظیمی از اطلاعات قرار میدهد: نمودارها، اندیکاتورها، الگوها، اخبار، رتبهبندی تحلیلگران و گفتگوهای شبکههای اجتماعی. این حجم از اطلاعات میتواند غرق کننده باشد. اضافه بار اطلاعاتی میتواند به فلج تحلیل منجر شود. تصور کنید در دریایی از دادهها غرق شدهاید و نمیتوانید تصمیمی بگیرید، زیرا دائماً به دنبال «یک اندیکاتور دیگر» یا «نقطه ورود عالی» هستید. این تردید میتواند باعث از دست دادن فرصتها یا بدتر از آن، معاملات با زمانبندی ضعیف بر اساس اطلاعات ناکافی شود.
برای مقابله با این مشکل، از قبل یک استراتژی معاملاتی روشن تدوین کنید. بدانید چه عواملی برای شما مهم هستند و روی آنها تمرکز کنید. به دنبال هر خبری نباشید و در تحلیل تکنیکال پیچیده گم نشوید. از اطلاعات به طور مؤثر برای حمایت از برنامه خود استفاده کنید، نه جایگزین کردن آن.
به یاد داشته باشید، گاهی اوقات بهترین تصمیم این است که یک قدم به عقب بردارید، از اضافه بار اطلاعات جلوگیری کنید و یک معامله شفاف و مبتنی بر اطلاعات درست انجام دهید.
۴. اعتماد به نفس بیش از حد
اعتماد به نفس بیش از حد می تواند تله خطرناکی برای معامله گران باشد. این تمایل به ارزیابی بیش از حد مهارت ها و دانش شماست. تصور کنید یک معامله گر جدید با چند برد (win) شانسی. آنها ممکن است احساس شکست ناپذیری کنند، ریسک های بزرگتری را بپذیرند یا از شیوه های معاملاتی صحیح چشم پوشی کنند. این اعتماد به نفس بیش از حد می تواند منجر به فاجعه شود. بازار پیچیده است و حتی معامله گران باتجربه نیز با ضرر مواجه می شوند.
برای اجتناب از این سوگیری، واقع بین باشید. اجازه ندهید موفقیت غرورتان را باد کند. همیشه برای یادگیری و تطبیق استراتژی خود آماده باشید. از ابزارهایی مانند دفترچه یادداشت معاملات برای بررسی منظم معاملات خود و شناسایی زودهنگام اشتباهات در معاملات خود استفاده کنید. به یاد داشته باشید، احترام سالم به بازار و دیدگاه واقع بینانه نسبت به توانایی های خود، مواد کلیدی برای موفقیت بلندمدت در معاملات هستند.
5- لنگر انداختن
لنگر انداختن مفهوم قدرتمند دیگری در رفتار مالی است که اغلب منجر به تصمیمات معاملاتی اشتباه می شود. این سوگیری زمانی رخ می دهد که معامله گران روی یک نقطه مرجع خاص، مانند قیمت ورود به یک معامله، تمرکز می کنند. آنها به جای ارزیابی کل نمودار به طور عینی، به قیمتی که وارد بازار شده اند، وابسته می شوند. این می تواند قضاوت آنها را مختل کند و باعث شود روندهای گسترده بازار و سیگنال های مهم را نادیده بگیرند. برای مثال، یک معامله گر ممکن است صرفاً به این دلیل که قیمت از نقطه ورود اولیه پایین تر نیامده است، همچنان به یک موقعیت زیانده بچسبد، به جای اینکه تشخیص دهد شرایط بازار به طور اساسی تغییر کرده است. غلبه بر لنگر انداختن مستلزم آموزش خود برای ارزیابی هر معامله بر اساس شرایط فعلی آن است، بدون وابستگی به تصمیمات گذشته.
6- سوگیری تأییدی
سوگیری تأییدی باعث میشود معاملهگران به دنبال اطلاعاتی باشند که باورهای خود را تأیید کند و در عین حال شواهدی را که با آنها تناقض دارد نادیده بگیرند. به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر معتقد باشد که سهام خاصی افزایش خواهد یافت، ممکن است فقط به اخبار و تحلیلهایی توجه کند که از این دیدگاه حمایت میکنند و گزارشهای منفی یا روند نزولی بازار را نادیده بگیرد. این گردآوری اطلاعات گزینشی میتواند منجر به تصمیمگیری ضعیف و فرصتهای از دست رفته شود.
برای مقابله با سوگیری تأییدی، معاملهگران باید فعالانه به دنبال دیدگاههای متنوع باشند و قبل از تصمیمگیری برای معامله، تمام دادههای موجود را در نظر بگیرند. این رویکرد متوازن میتواند منجر به استراتژیهای معاملاتی آگاهانهتر و مؤثرتر شود.
7- بیزاری از پشیمانی
بیزاری از پشیمانی ناشی از ترس از انتخابهایی است که میتواند به پشیمانی در آینده منجر شود. در نتیجه، معاملهگران ممکن است از انجام اقدامات ضروری، مانند کم کردن ضرر در معاملات ناموفق یا ورود به موقعیت جدید با پتانسیل، اجتناب کنند. این تردید میتواند مانع از استفاده معاملهگران از فرصتهای بازار و مدیریت موثر سبد سهام آنها شود. از دست دادن فرصت معاملاتی بالقوه سودآور، معمولاً منجر به معاملات احساسیتر در آینده میشود. برای مقابله با بیزاری از پشیمانی، معاملهگران باید روی توسعه یک برنامه معاملاتی دقیق و پایبندی به آن، صرف نظر از احساسات کوتاهمدت، تمرکز کنند. تأکید بر فرآیند به جای نتیجه میتواند به معاملهگران کمک کند تا تصمیمات مطمئنتر و کمتری تحت تأثیر پشیمانی بگیرند.
8- اشتباه هزينه سرمايهگذاری شده (غرق شده)
اشتباه هزينه سرمايهگذاری شده (غرق شده) ميتواند شما را به معاملات بد سوق دهد. اين اتفاق زمانی میافتد که به خاطر پولی که قبلاً برای سهام یا ارز خاصی خرج کردهاید، به آن چسبیدهاید، حتی اگر در حال ضرر کردن باشد. ممکن است فکر کنید، «نمیتوانم الان بفروشم، تمام پولی را که گذاشتهام از دست میدهم!» اما هزينههای سرمايهگذاری شده (غرق شده) مانند شیر ريخته شده هستند - دیگر قابل برگشت نیستند.
تنها چیزی که اهمیت دارد، چشم انداز آینده معامله است. اگر در حال سقوط است، ضرر خود را کم کنید و به سراغ معامله دیگری بروید. بهتر است اکنون ضرر کمی متحمل شوید تا اینکه تماشا کنید یک معامله بد، حساب شما را خالی میکند. به یاد داشته باشید، احساسات میتوانند قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهند. معاملهگران موفق بر گرفتن بهترین تصمیمات در حال حاضر تمرکز میکنند، نه نجات دادن تصمیمات گذشته.
9- قمارباز مغازه (اشتباه قمارباز)
تصور کنید سکهای را پرتاب میکنید. حتی اگر پنج بار پشت سر هم شیر بیاید، پرتاب بعدی همچنان به احتمال پنجاه-پنجاه شیر یا خط خواهد بود. مغالطهی قمارباز، تریدرها را فریب میدهد که فکر کنند این موضوع در مورد بازار صدق نمیکند. آنها ممکن است ببینند سهام به طور سرسامآوری بالا میرود و باور کنند که "قرار است" سقوط کند، یا برعکس. اما روندهای گذشته، آینده را پیشبینی نمیکنند. یک دورهی برد به معنای تضمین سقوط نیست و یک سهام بازنده قرار نیست برای همیشه بالا برود. بر اساس تحقیق به برنامهی معاملاتی خود پایبند باشید، نه حدسهایی در مورد اینکه چه چیزی "باید" در مرحلهی بعد اتفاق بیفتد.
10- اثر دانینگ-کروگر
اثر دانینگ-کروگر میتواند خطر واقعی در معامله باشد. این اثر وضعیتی را توصیف میکند که در آن فردی با دانش محدود، مهارتهای خود را بیش از حد توان ارزیابی میکند. در معاملات، این اتفاق میتواند برای معاملهگران تازهکار که چند برد اولیه را تجربه میکنند رخ دهد. آنها ممکن است احساس کنند که “رمز کار را کشف کردهاند” و بیش از حد اعتماد به نفس پیدا کنند. این امر میتواند منجر به تصمیمات پرخطر مانند افزایش حجم معاملات یا نادیده گرفتن مدیریت ریسک شود. مشکل این است که آنها به دلیل کمبود تجربه، ممکن است نقاط ضعف خود یا پیچیدگی بازار را تشخیص ندهند. به همین دلیل است که فروتن ماندن، آموزش مداوم و داشتن احترام سالم به بازار برای موفقیت بلندمدت در معاملات بسیار مهم است.