نقل قول ها می توانند مفید و الهام بخش باشند، اما نکات بیشتری در آن ها وجود دارد. وقتی نقل قولی را می خوانیم، باید به یاد داشته باشیم که آن ها خارج از مفهوم ادبیاتی در نظر گرفته شده اند و نویسندیه ی نقل قول چیزهای بیشتری گفته است. این یکی از دلایلی است که تحلیل نقل قول های معاملاتی می تواند بسیار مفید باشد. نقل قول ها یا توصیه ها به معامله گران کمک می کند تا راه حل های عملی و نکات معاملاتی را با تلاش برای رسیدن به عمق پیام و فراتر از یک جمله ایجاد کنند. در ادامه، برخی از معروف ترین نقل قول های معاملاتی را جمع آوری کرده ایم و می خواهیم افکار معامله گران برتر دنیا را در مورد اصول زیربنایی و نحوه تبدیل نقل قول های فردی به نکات معاملاتی عملی به اشتراک بگذاریم.
"به این فکر نکنید که بازارها چه کاری انجام خواهند داد، به این فکر کنید که شما در پاسخ به بازارها چه کاری انجام خواهید داد." - مایکل کار (Michael Carr)
شما هیچ کنترلی بر آنچه قیمت انجام خواهد داد و به کجا خواهد رفت ندارید. وقت و انرژی خود را صرف چیزهایی که خارج از کنترل شما هستند، نکنید. روی چیزی که می توانید تفاوت ایجاد کنید، تمرکز کنید. کار یک معامله گر این است که قیمت را تحلیل بکند و سپس بر اساس داده ها ی آن عمل کند. یک معامله گر باید برای همه احتمالات و نکاتی که ممکن است قیمت بیان کند، آماده باشد. قبل از وارد شدن به معامله یا موقعیت معاملاتی، این سوالات میتوانند به شما در اجرای معامله به شما کمک کنند:
- چه چیزی باید قبل از ورود من اتفاق بیوفتد؟
- چه چیزی باعث شکست خوردن سناریوی معاملاتی من شده و مانع ورود من به معامله می شود؟
- چه زمانی و تحت چه شرایطی معامله خود را در سود میبندم؟
- چه زمانی شکست را قبول میکنم و با ضرر از معامله خارج می شوم؟
پرسیدن چنین سوالاتی قبل از ورود به موقعیت معاملاتی به شما به طور چشم گیری باعث بهبود رفتار معاملگی شما نسبت به بازار می شود.
"بازارها میتوانند غیر منطقیتر از آنچه شما در نظر گرفته اید باشد و باقی بمانند قبل از اینکه به ثبات مالی برسید." - جان مینارد کینز (John Minar Keynes)
بازارهای مالی ممکن است برای مدت طولانی بر اساس عوامل غیر منطقی حرکت کنند. این یعنی حتی اگر شما یک تحلیلگر مالی ماهر باشید و بتوانید الگوهای بازار را به خوبی پیشبینی کنید، باز هم ممکن است در نهایت ضرر کنید، اگر پول خود را برای مدت طولانی در یک موقعیت ضررده نگه دارید. وقتی به این نقل قول نگاه می کنیم، معامله گرانی را می بینیم که به یک موقعیت زیان آور اضافه می کنند (کم کردن میانگین) زیرا بازار علیه آنها می رود. معامله گران ممکن است یک الگوی نموداری و سیگنال واضحی را که قیمت ایجاد کرده است را ببینند که نشان می دهد یک بازار به احتمال زیاد به یک جهت خاص حرکت می کند. هر چه سیگنال ها واضح تر باشند، معامله گران بیشتر به ایده معاملاتی خود وابسته می شوند. اما سپس بازار به طرف دیگر می رود و معامله گر نمی تواند شکست خود را بپذیرد زیرا او کاملاً به ایده معاملاتی اولیه خود متعهد است. او ممکن است همچنین غرور خود را درگیر کند و بخواهد ثابت کند که تحلیل و معامله او درست است. یکی از مهمترین اصول معاملاتی این است که هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد و حتی بهترین سیستم معاملاتی نیز می تواند شکست بخورد. ترید یک بازی احتمالات است، و اگرچه نمودار قیمت با سیستمی بی عیب و نقص هم جهت شده است، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که آن سیستم یا استرتژی شکست نخورد. به عنوان یک معامله گر، باید آماده باشید که وقتی ایده معاملاتی شما اشتباه از آب در آمد بپذیرید تا از آسیب های فاجعه بار به حساب معاملاتی خود جلوگیری کنید.
مهم این نیست که شما درست می گویید یا اشتباه می کنید، مهم این است که وقتی درست می گویید چقدر پول به دست می آورید و وقتی اشتباه می کنید چقدر ضرر می کنید. - جورج سوروس
اکثر معاملهگران در بهینهسازی معاملات برنده خود مشکل دارند و اغلب موقعیتهای برنده را خیلی زود میبندند و در نتیجه ممکن است برایند ضرر دهی داشته باشند. بهویژه معاملهگران جدید و در حال تقلا که که هیچ اعتماد به نفسی ندارند، این رفتار را از خود نشان میدهند.در عین حال، هنگامی که این معاملهگران در موقعیت ضرر ده، معامله را با ضرر نمیبندند و آن را باز نگه میدارند، به این امید که قیمت در نهایت تغییر کند. به جلو انداختن ضرر یک گناه کبیره در معاملات است و آنچه معمولاً اتفاق میافتد این است که یک ضرر اولیه در نهایت به یک ضرر بسیار بزرگتر تبدیل میشود. حتی معاملهگران با نرخ برد (Win Rate) بالا ممکن است اگر معاملات برنده خود را خیلی زود ببندند و اجازه دهند ضررها از کنترل خارج شوند، پول از دست بدهند. بنابراین، معاملهگران باید نسبت معاملات باخت و برد خود را به دقت کنترل کرده و در بهینهسازی استراتژی خروج خود کار کنند.
"جایی که میخواهی باشی همیشه قابل کنترل است، هرگز آرزو نکن، همیشه در حال معامله باش و مهمتر از همه، همیشه مراقب عاقبت خودت باش." - پل تیدور جونز (Paul Tudor Jones)
زمانی که معاملهگران با ذهنیت "امیدوارم" عمل میکنند، معمولاً از برنامه معاملاتی اولیه خود منحرف شده و قوانین معاملاتی خود را زیر پا می گذارند. آنها خود را در معاملاتی مییابند که نباید در آن باشند. اگر خود را در حال گفتن کلمه "امیدوارم" در معاملات خود دیدید، بهترین کار این است که معامله را بلافاصله ببندید. شما باید یک برنامه معاملاتی با قوانین معاملاتی تعریف شده داشته باشید. یک برنامه معاملاتی خوب، قوانینی برای ورود به معاملات دارد اما مهمتر از آن، برای خروج نیز قوانینی دارد. استراتژی خروج به شما یک برنامه واقعی برای به حداقل رساندن زیان و بهینه سازی معاملات برنده می دهد. قبل از اینکه ماشه را برای معامله بعدی خود بکشید، به شرایطی که از آن خارج خواهید شد، فکر کنید.
"پول با نشستن به دست میآید، نه با معامله کردن." - جِسی لیوِرمور (Jesse Livermore)
لیوِرمور به اهمیت این موضوع اشاره میکند که قبل از انجام معامله باید منتظر فرصت مناسب بود و همچنین بعد از انجام معامله، نباید در آن دستکاری کرد.بخش بزرگی از حرفهای بودن یک معاملهگر، این است که صبورانه منتظر موقعیت معاملاتی مناسب باشد. معاملهگران آماتور خیلی زود وارد بازار میشوند و قوانین معاملاتی خود را زیر پا میگذارند و به احساسات خود تسلیم میشوند. انتخابی بودن در اجرای معاملات، مهارت مهمی است که باید به عنوان یک معاملهگر توسعه دهید. وقتی به سابقه معاملاتی خود نگاه میکنید، ارزیابی کنید که چند بار معاملاتی را انجام دادهاید که نباید انجام میدادید. معمولاً میبینید که اکثر معاملات نباید انجام میشند. انجام معاملات فقط با بهترین موقعیت و انجام هیچ کاری در این میان، معمولاً برای اکثر معاملهگران تفاوت بزرگی ایجاد خواهد کرد. در اینجا نکات کلیدی این نقل قول آورده شده است:
- منتظر فرصت مناسب قبل از انجام معامله خیلی مهم است.
- نباید در معاملات خود دستکاری کنید.
- باید انتخابی باشید و فقط معاملاتی را انجام دهید که شانس موفقیت بالایی دارند.
- باید صبور باشید و در بین معاملات کاری انجام ندهید.
این نقل قول میتواند به معاملهگران کمک کند تا معاملات بهتری انجام دهند و از اشتباهات رایج دوری کنند.
"سرمایهگذاران زیادی مرتکب این اشتباه جدی میشوند که اجازه میدهند زیانهایشان افزایش یابد." - ویلیام اونیل (William O’Neil)
این نقلقول نیازی به توضیح اضافی ندارد. این مهمترین اصل در معاملات است. برای هر معاملهگر مبتدی، اولویت شماره یک، اجتناب از زیانهای بزرگ است. معاملهگری که نمیتواند بهطور عملی زیانها را مدیریت کند، هیچ شانسی برای سودآوری ندارد. حتی بالاترین نرخ برد نیز نمیتواند به شما کمک کند وقتی زیانهای شما تمام سودهای گذشته شما را میبلعند. بنابراین، اگر این یک مشکل برای شما است، باید این مسئله در لیست مشکلات باید در رتبه اول قرار بگیرد.
"یاد بگیرید که چگونه زیانها را بپذیرید. مهمترین چیز در به دست آوردن پول این است که اجازه ندهید زیانهای شما از کنترل خارج شوند." - مارتی شوارتز (Marty Schwartz)
اگرچه این نقل قول شبیه به نقل قول قبلی است، اما یادگیری پذیرش زیانها بسیار عمیقتر است و به سایر زمینههای معاملاتی شما نیز میپردازد. تریدرهایی که نمیتوانند زیانها را بپذیرند، احساساتی میشوند، به ترید انتقامجویانه میپردازند و اغلب به صورت ناگهانی عمل میکنند. وقتی به برد تاریخی بهترین تریدرها نگاه میکنید، معمولاً بردی بین 45 تا 60 درصد را میبینید. دیدن یک تریدر حرفهای با برد بالاتر بسیار نادر است. این همچنین به این معنی است که تقریباً نیمی از تمام معاملات شما به ضرر تبدیل خواهد شد. بنابراین، یادگیری نحوه پذیرش زیانها بسیار مهم است زیرا شما باید این کار را همیشه انجام دهید. اگر بنوانید ضرر های خود را بپذیرید به معنای عدم دخالت احساسات و حفظ بیطرفی است. منتظر موقعیت بعدی باشید قبل از اینکه سعی کنید ضرر خود را جبران کنید. ریسک خود را در معامله بعدی افزایش ندهید تا ضرر خود را سریعتر جبران کنید. حدضرر خود را خود را به خاطر به تاخیر انداختن ضرر و شکست معاملاتان، جابه جا نکنید. با خودتان صادق باشید. آیا با پذیرش زیانها مشکل دارید؟ ممکن است وقت آن رسیده باشد که روش های مقابله بهتری را توسعه دهید. به عنوان مثال، اگر بعد از یک ضرر احساساتی میشوید، در مقابل نمودارهای خود ننشینید و بلند شوید و راه بروید. به این ترتیب نمیتوانید به حساب معاملاتی خود آسیب بیشتری وارد کنید و وقتی روز بعد برمیگردید، معمولاً اوضاع بسیار متفاوت است. با گذشت زمان، یاد خواهید گرفت که تلاش برای جبران زیانها اصلا مشکل و سخت نیست.
"در این شغل، اگر خوب باشید، شش بار از ده بار درست میگویید. شما هرگز نُه بار از ده بار درست نخواهید بود." - پیتر لینچ (Peter Lynch)
از بهترین توصیههایی که میتوان به تریدرهای جدید کرد این است که یاد بگیرند چگونه با برد 50 درصدی معامله کنند و در عین حال به نسبت ریسک به پاداش خود توجه زیادی داشته باشند. تریدری که بتواند با برد 50 درصدی و نسبت ریسک به ریوارد 2:1 به راحتی معامله کند، بدون شک در بلندمدت بر اساس ریاضیات، پول خالص در خواهد آورد.این روش میتواند بسیار آزار دهنده باشد زیرا در چنین سناریویی، زیانها چیزی نیستند که باید از آنها دوری کرد. اکثر تریدرها میتوانند با یک برنامه معاملاتی مناسب و قوانین معاملاتی دقیق، برد 50 درصدی را به دست آورند.مشکل بسیاری از تریدرها این است که با هر ضرری میجنگند و سپس احساساتی میشوند. چنین روشی در معاملات استرس زا است و به معاملات خوب منجر نمیشود. اما تریدرهای آماتور این باور نادرست را دارند که یک استراتژی معاملاتی فقط زمانی خوب است که بتوانید حداقل برد 80 درصدی داشته باشید. تعقیب چنین ارقامی کاملاً غیرواقعی است و همیشه منجر به تصمیمات معاملاتی بد خواهد شد. به 50 درصد بسنده کنید و ببینید که کل معاملات شما چگونه تغییر خواهد کرد.
"آنچه ما گاهی انجام میدهیم، زندگی ما را شکل نمیدهد. آنچه ما بهطور مداوم انجام میدهیم، این کار را میکند." - آنتونی رابینز (Anthony Robbins)
وقتی به این نقلقول نگاه میکنیم، ابتدا به قدرت پیادهسازی عادات مثبت و حمایتی که رشد شما را تقویت میکنند، فکر میکنیم. اما جنبه واقعاً انگیزشی این نقلقول از درک این واقعیت ناشی میشود که این اشکالی ندارد که به خودتان اجازه دهید گاهی اوقات اشتباه کنید. ممکن است هدف شما این باشد که تناسب اندام خود را بهبود ببخشید و سلامتی خود را بهبود ببخشید، و عادات خوبی را پیادهسازی کردهاید و خوب پیش میروید - اما یک روز تسلیم میشوید و آن همبرگری را که مدتها میل داشتهاید میخورید، یا کیسه چیپس را، در حال تماشا سریال مورد علاقه خود خالی میکنید. به این مصاحبه از آقی رابینز توجه کنید: "چند سال پیش خودم را یک شکست خورده میدانستم و احتمالاً هدف بزرگم را کاملاً رها کرده و درگیر گفتگوی منفی با خود میشدم. یک لغزش کوچک منجر به لغزش بعدی میشد، سپس به بعدی، و سپس من اساساً اهداف بزرگ خود را فراموش میکردم. ولی الان به خودم میگویم که این هیچ اشکالی ندارد که "گاهی اوقات قوانین را بشکنیم" تا زمانی که روز بعد دوباره به مسیر برگردیم. من نمیگذارم یک شکست من را از مسیر منحرف کند و من را از هدف اصلی دور کند. من دیدهام که بسیاری از معاملهگران نیز خیلی سخت به خودشان میگیرند. ممکن است شما بتوانید به مدت دو هفته معامله بسیار خوبی داشته باشید، اما یک روز بر اساس غریزه عمل میکنید و قوانین خود را میشکنید و از خودتان ناراحت میشوید" شما ذهنیت خود را از بین می برید و این کاملاً معاملات شما را خراب میکند. با اشتباه کردن مشکلی نداشته باشید. این طبیعی است و انسانی است. اینکه انتظار داشته باشید بتوانید از هر اشتباه، شکست یا عقبنشینی دوری کنید کاملا غیر واقعی و غیر منطقی است.اجازه ندهید یک شکست جزئی تمام پیشرفتهای گذشته شما را نابود کند و شما را از دست یابی به پیشرفتهایی که در آینده منتظرتان است باز دارد.
"اگر بتوانید حالتی از ذهن را ایجاد کنید که تحت تأثیر رفتار بازار قرار نگیرد، مبارزه از بین خواهد رفت." - مارک داگلاس (Mark Douglas)
بازار و کندلها دشمن شما نیستند. شما نمیتوانید قیمت را به سمت هدف سود خود حرکت دهید و باید از جنگیدن با قیمت دست بردارید. معامله جنگ نیست! این کار بسیار استرسزا و انرژیبر است زیرا مهم نیست چقدر تلاش کنید، این بخشی از ماهیت معامله گری است و به طور کامل خارج از کنترل شما است. به عنوان یک معاملهگر، باید مطمئن باشیم که قوانین استراتژی معاملاتی خود را میدانیم و سپس آنها را بیوقفه اجرا کنیم. و هنگامی که معامله انجام شد، نتیجه از کنترل شما خارج است. البته میتوانید در صورت تغییر رفتار قیمت و مدیریت معامله خود، واکنش نشان دهید - اما فقط تا جایی که استراتژی معاملاتی اجازی این کار را به شما می دهد. از تصمیمات ناگهانی و احساسی خودداری کنید، زیرا آنها به سرعت سرمایه ذهنی شما را مصرف میکنند. اگر احساساتی شدید، بلند شوید و یک استراحت کوتاه داشته باشید. وقتی برگردید، دیدگاه جدیدی پیدا کردهاید و معمولاً همه چیز متفاوت به نظر میرسد. همیشه همراه جریان بروید!
"من به تحلیل اعتقاد دارم، نه پیشبینی." - نیکولا دارواس (Nicolas Darvas)
تحلیل به معنای نگاه کردن به سیگنالهای عینی است که یک بازار ارائه میدهد. معاملهگران میتوانند از مفاهیم قیمتگذاری، تحلیل روند استفاده کنند، و به دنبال الگوهای قیمت و سیگنالهای خاص باشند. یا دادههای بنیادی (Fundamental) را بررسی کنند و غیره. هدف این است که سیگنالهای تکرارپذیر و عینی را شناسایی کنند که تا بتوانند به طور مداوم برای افزایش سود خود معامله کنند. پیشبینی به معنای حدس و گمان خالص است، که این حدس و گمان اغلب بدون تحلیل مناسب و استراتژی معاملاتی متفکرانه انجام میشود. همچنین، معاملهگرانی که پیشبینی میکنند اغلب دارای سوگیری قوی هستند و کاملاً به ایده معامله خود قفل شدهاند.ما به این معامله گران می گوییم: "با معاملات خود ازدواج کردهاند" و سیگنالهایی را که با سناریوی معامله آنها در تضاد است، نمیبینند. معاملهگران همیشه با اطلاعات ناقص سروکار دارند و آینده قابل پیشبینی نیست. بنابراین، پیشبینی به صورت دقیق یک باور کاملا اشتباه است و میتواند زیان آور باشد. یک تحلیل صحیح و عینی چیزی است که معاملهگران، به صورت جدی باید به دنبال آن باشند.
"اندازه هر موقعیت را محدود کنید تا ترس به غریزه ای تبدیل نشود که قضاوت شما را هدایت میکند." - جو ویدیک (Joe Vidich)
اگر در حین معاملات خود ناگهانی عمل میکنید یا ترس زیادی را تجربه میکنید، ممکن است مقدار پول درگیر در موقعیت شما یک مشکل باشد. معاملهگرانی که در هر معاملهای بیش از حد ریسک میکنند، بیشتر احتمال دارد که احساسات شدیدی را تجربه کنند و سپس تصمیمات بد معاملاتی بگیرند. توصیه کلی این است که از با ریسک 1٪ شروع کنید. این یعنی شما 1٪ از کل سرمایه معاملاتی خود را در یک معامله واحد به خطر میاندازید. اگر 10000 دلار در حساب معاملاتی خود دارید،1٪ برابر با 100 دلار است. با این حال، این اعداد فقط پیشنهاد هایی کلی هستند. اگر هنوز احساسات زیادی دارید، پول درگیر در موقعیت خود را تا زمانی که احساس راحتی میکنید، کاهش دهید. یافتن اندازه موقعیت بهینه یک فرایند است؛ و هر معاملهگر با دیگری متفاوت عمل میکند.
"کار سخت در تجارت در آماده سازی است. با این حال، فرآیند واقعی تجارت باید بدون زحمت باشد." - جک شواگر (Jack Schwager)
وقتی جک شواگر آماده سازی را ترجیح می دهد، منظور او برنامه های معاملاتی، کار بر روی استراتژی خود، بک تست گرفتن و ارزیابی عملکرد آنها برای بهبود سود آوری است. زیرا هنگامی که شما جلوی نمودارهای خود می نشینید، قوانینی را که قبلاً با دقت کار کرده اید اجرا می کنید. در ورزش های حرفه ای، تمام کار قبل از اینکه تیم یا ورزشکار وارد زمین شود انجام می شود. تمام آموزش ها او را برای مسابقه آماده کرده است. در طول مسابقه، فقط باید اجرا شود.
"آنچه کار می کند را بیشتر انجام دهید و آنچه کار نمی کند را کمتر انجام دهید." - استیو کلارک (Steve Clark)
نقل قول آقای کلارک دلالت بر این دارد که شما باید بدانید چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند. و این از طریق ثبت اتفاقات و کار با ژورنال معاملاتی انجام می شود. اکثر معامله گرانی که در حال ضرر کردن هستند، ژورنال معاملاتی ندارند که این یک اشتباه بزرگ است زیرا معامله گران به یک فرآیند بررسی نیاز دارند تا از تکرار همان اشتباهات جلوگیری کنند. همین الان از خودتان بپرسید: آیا آخرین 20 معامله خود را به یاد دارید؟ اگر جواب نه است - که به طور قطعی اینطور خواهد بود - چگونه می توانید انتظار داشته باشید که با گذشت زمان بهبود پیدا کنید و بفهمید چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند؟ داشتن ژورنال معاملاتی نه تنها ضروری است، بلکه مدت زمان یادگیری شما را نیز کوتاه می کند.
"ترید فقط شخصیت شما را آشکار نمی کند، بلکه اگر مدت طولانی در این بازی بمانید، آن را می سازد." - ایوان بیایجی (Yvan Byeajee)
سفر هر معامله گر به نقطه ای می رسد که او می فهمد او ضعیف ترین پیوند در کار خود است. و نیاز به خودسازی از این آگاهی ناشی می شود. این می تواند یک بینش زیبا باشد زیرا به شما امکان می دهد ترید خود را به یک وسیله تبدیل کنید تا خود را در سایر زمینه ها تغییر داده و به زندگی روزمره خود متبط کنید. مهارت های ذهنی که یک معامله گر باید آنها را قوی تر کند عبارتند از:
- صبر
- وجدان کاری خوب
- خودآگاهی
- کنترل احساسات
- نظم شخصی
- مسولیت پذیری
البته، این مزیت ها و عادات خوب به هیچ وجه بدون پیشرفت شخصی روزانه و بهبود رفتار های خود و کنترل تاثیر افراد در اطراف خود امکان پذیر نیست.
سخن پایانی
تجزیه و تحلیل نقل قول های معاملاتی و تلاش برای رسیدن به عمق پیام می تواند یک تمرین عالی باشد. این واقعاً شما را مجبور می کند که به آنچه آن معامله گران بزرگ می گفتند فکر کنید. ما فراموش می کنیم که نقل قول های ساده ی تک خطی که در رسانه ه یا جاهای دیگر می بینیم بی فایده و بی اهمیت هستند.